per
دانشگاه گیلان
تحقیقات غلات
2252-0163
2538-6115
2013-06-10
3
1
1
15
1619
Research Paper
اثر تاریخ کاشت و مقادیر مختلف بذر بر عملکرد دانه و شاخصهای رشدی تریتیکاله در شرایط آب و هوایی رشت
Effect of sowing date and various seeding rate on some traits and growth of triticale in Rasht climate
پرستو مرادی
parasto.moradi@yahoo.com
1
غلامرضا محسن آبادی
mohsenabadi@guilan.ac.ir
2
محمد ربیعی
rabiee_md@yahoo.com
3
دانشجوی دکتری زراعت گروه زارعت و اصلاح نباتات دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان
استادیار گروه زارعت و اصلاح نباتات دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان
پژوهشگر موسسه تحقیقات برنج کشور، رشت
به منظور بررسی اثر تاریخ کاشت و میزان بذر بر خصوصیات رشدی گیاه تریتیکاله، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در موسسه تحقیقات برنج کشور- رشت در سال زراعی 1388-1387 انجام شد. فاکتور اصلی چهار تاریخ کاشت شامل 31 شهریور، 10، 20 و 30 مهر و فاکتور فرعی چهار میزان بذر شامل 110، 140، 170 و 200 کیلوگرم بذر در هکتار بود. صفات اندازهگیری شده، عملکرد دانه، وزن خشک برگ و ساقه، سطح برگ و شاخصهای رشد شامل شاخص سطح برگ (LAI)، سرعت رشد گیاه (GGR)، سرعت رشد نسبی (RGR) و سرعت جذب خالص (NAR) بود. نتایج نشان داد که برهمکنش تاریخ کاشت و زمان نمونهبرداری بر ارتفاع، وزن خشک برگ و شاخص سطح برگ معنیدار شد. بیشترین ارتفاع (7/120 سانتیمتر)، وزن خشک برگ (21/11 گرم در مترمربع) و شاخص سطح برگ (3/3) در تاریخ کاشت 31 شهریور ماه و در زمان گلدهی حاصل شد. وزن خشک ساقه تحت تأثیر برهمکنش سهگانه تاریخ کاشت، میزان بذر و زمان نمونهبرداری قرار گرفت و بیشترین آن در تاریخ کاشت 31 شهریور در میزان بذر 200 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. بیشترین (5/23 گرم در مترمربع در روز) و کمترین (5/11 گرم در مترمربع در روز) میزان سرعت رشد گیاه به ترتیب در 31 شهریور و میزان بذر 200 کیلوگرم و در 10 مهر و میزان بذر 110 کیلوگرم دیده شد. در حالی که سرعت رشد نسبی و میزان جذب خالص با تأخیر در تاریخ کاشت و کاهش میزان بذر (تاریخ کاشت 30 مهر و میزان بذر 110 کیلوگرم در هکتار) به حداکثر خود رسیدند. بالاترین عملکرد دانه (5893 کیلوگرم در هکتار) به دلیل بالاتر بودن سرعت رشد گیاه، شاخص سطح برگ، وزن خشک ساقه و برگ و ارتفاع بوته در تاریخ کاشت 31 شهریور و میزان بذر 200 کیلوگرم در هکتار به دست آمد.
To investigate the effect of sowing date and seeding rate on Triticale growth characteristics, a field experiment was carried out in the Rice Research Institute of Iran, during 2008-2009. The experiment was conducted as a RCBD based split-plot design with three replications. Experimental treatments included: Four sowing date (Sept. 21, Oct. 1, Oct. 10, and Oct. 20) as main plot and four plant density (275, 350, 425 and 500 plant/m2 ) composed of as sub plots, respectively. Measured traits, including yield, leaf and shoot dry weight and leaf area and growth Indicators as leaf area index (LAI), crop growth rate (GGR), relative growth rate (RGR) and net assimilation rate (NAR). Results indicated that interaction of sowing date × sampling time was significant effect on height, leaf dry weight and leaf area index. The Highest values of height (120.7 cm), leaf dry weight (11.21 g.m-2.day-1) were obtained in 21 Sept. in flowering time. Shoot dry weight significantly affected by triple interaction of sowing date × seeding rate × sampling time, and maximum shoot dry weight achieved in seeding rate 200 Kg.ha-1 in 21 Sept. The highest (23.5 g.m-2.day-1)and lowest crop growth rate (11.5 g.m-2.day-1) were found on 21Sept. in seeding rate (200 Kg.ha-1) and 21 Oct. in seeding rate (110 Kg.ha-1), respectively. While, the relative growth rate and net assimilation rate reached their maximum with delay in sowing date and reduced seed rate (21 Oct. and 110 Kg.ha-1). In general, according to the results, The highest grain yield (5893 kg.ha-1) was obtained in the earlier sowing date and greater quantities of seed (21 Sept. and seeding rate 200 kg.ha-1) due to higher crop growth rate, leaf area index, shoot and leaf dry weight and plant height.
https://cr.guilan.ac.ir/article_1619_d5d3288c6adb28e214a9afb8c185a36f.pdf
تریتیکاله
سرعت جذب خالص
سرعت رشد نسبی
وزن خشک برگ
Crop growth yield
Leaf dry weight
Relative growth yield
Triticale
per
دانشگاه گیلان
تحقیقات غلات
2252-0163
2538-6115
2013-06-10
3
1
17
32
1620
Research Paper
اثر پرایمینگ با سالیسیلیک اسید روی بنیه و کارکرد گیاهچه های گندم در تاریخ های کاشت متفاوت
Effect of priming by salicylic acid on vigor and performance of wheat seedlings at different planting dates
مهدی عبداللهی
1
فرید شکاری
faridshekari@yahoo.com; shekari@znu.ac.ir
2
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان
دانشیار گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان
به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف پرایمینگ با سالیسیلیک اسید بر ویژگیهای مرحله گیاهچهای گندم در شرایط دیر کاشت و مقایسه آن با کاشت معمول، آزمایش مزرعهای در سال زراعی (89- 1388) اجرا شد. در این آزمایش، اثرات 7 سطح پرایمینگ بذر گندم رقم الوند با سالیسیلیک اسید شامل شاهد (بذر تیمار نشده)، 400، 800، 1200، 1600، 2000 و 2400 میکرومولار در دو تاریخ کاشت معمول در منطقه (اول آبان) و کاشت دیر هنگام (اول آذر) بررسی شد. نتایج نشان داد که کاشت دیرهنگام موجب کاهش درصد سبز و درصد بقای زمستانه گیاهچه، تعداد برگ و پنجه، شاخص سطح برگ، وزن خشک اندامهای مختلف گیاه و نسبت سطح برگ شد. پرایمینگ با سالیسیلیک اسید موجب شد تا ویژگیهای گیاهچه شامل تعداد برگ، تعداد پنجه، طول اولین برگ، طول ریشه، وزن تر و خشک اندامهای مختلف بوته، میزان قند و پرولین طوقه و برگ و شاخصهای رشد در تاریخ کاشت اول بهبود یابد. با این حال، پرایمینگ در تاریخ کاشت دوم، فقط بر درصد سبز، درصد بقای گیاهچهها، طول ریشه، مقدار پرولین و کربوهیدراتهای محلول اثر مثبت داشت و بر دیگر صفات اثر معنیداری نداشت. همچنین، عمل پرایمینگ موجب شد تا نسبت بخش هوایی به ریشه در هر دو تاریخ کاشت تا تیمار 2000 میکرو مولار کاهش یابد، که بیانگر اثر این هورمون در توزیع و تجمع بیشتر ماده خشک در ناحیه ریشه در مقایسه با بخش هوایی تا این غلظت است. بالاترین مقدار در تعداد برگ، تعداد پنجه، وزن تر (کل، ریشه و طوقه)، وزن خشک (کل، غلاف برگهای علفی و طوقه) و نسبت ریشه به ساقه مربوط به غلظت 2400 میکرومولار سالیسیلیک اسید بود. به نظر میرسد کاربرد سالیسیلیک اسید از طریق افزایش سرعت جوانهزنی و درصد سبز و افزایش میزان کربوهیدراتهای محلول و پرولین در طوقه و برگ، گیاهچههایی را تولید کرده که میزان زمستانگذرانی بالاتری را در مقایسه با بذرهای تیمار نشده داشتند و در نتیجه درصد گیاهچههای زنده مانده پس از زمستان به طور معنیداری افزایش پیدا کرد.
Effects of priming by different levels of salicylic acid (SA) on some characteristics of wheat, cv. Alvand, seedlings at two different sowing dates, conventional and late sowing dates, was investigated under field conditions in 2009-2010. The factors were seven levels of priming by SA, including control or untreated seeds, 400, 800, 1200, 1600, 2000 and 2400 µM SA and two sowing dates including conventional sowing date (23 October) and late sowing (22 November). Results showed that delayin sowing date leads to reduce emergence percent, seedling winter survival, leaf and tiller number, leaf area index, plant dry weight and leaf area ratio. Seed priming by SA improved traits such as leaf and tiller number, first leaf length, root length, fresh and dry weight of different parts of plant, soluble sugar and proline content and growth indexes Especially in conventional planting date. However, In late sowing priming only affected emergence percent, seedling survival percent, root length and proline and soluble carbohydrate content. In both planting dated, seed priming induced a reduction in S/R ratio. It seems that SA enhanced dry matter accumulation and distribution in roots than shoot. The highest number of leaf and tiller, fresh weight (total, root and crown) dry weight (total, foliage leaf sheath and crown) and S/R ratio were found in 2400 µM treatment. It seems that SA application by increment in germination rate and emergence percent and proline and soluble carbohydrate content in crown and leaf produced vigorous seedlings that had more potential to protect themselves from winter freezing compared to untreated seeds. Therefore, survived seedlings increased significantly.
https://cr.guilan.ac.ir/article_1620_6371307ce977c44586f0817639653140.pdf
پرایمینگ
پرولین
دیرکاشتی
سالیسیلیک اسید
سرمازدگی
کربوهیدرات محلول
Cold damage
Late planting
Priming
Proline
Salicylic acid
Soluble carbohydrates
per
دانشگاه گیلان
تحقیقات غلات
2252-0163
2538-6115
2013-06-10
3
1
33
51
1621
Research Paper
مکانیابی QTLهای اصلی و اپیستاتیک و اثر متقابل آنها با محیط برای صفات کیفیت پخت و خوراک برنج در یک جمعیت لاینهای نوترکیب خویش آمیخته
Mapping main and epistatic effects and environmental interactions of QTLs for cooking and eating quality traits of rice in a recombinant inbred lines population
علی اکبر عبادی
ebady_al@yahoo.com
1
عزت الله فرشادفر
2
بابک ربیعی
cr@guilan.ac.ir
3
دانشجوی دکتری گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی کرمانشاه و عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات برنج کشور-رشت
استاد گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی کرمانشاه
دانشیار گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان
کیفیت پخت مطلوب با توجه به ذائقه مصرف کنندگان در کشورهای مختلف متفاوت است، ولی میزان آمیلوز، درجه حرارت ژلاتینی شدن و خصوصیات نشاسته (حاصل از منحنی دستگاه رپید ویسکو آنالایزر)، شاخصهای اولیه و اصلی تعیین کننده کیفیت پخت و خوراک دانه برنج در همه دنیا هستند. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی پارامترهای ژنتیکی شامل QTLهای اصلی، QTLهای اپیستاتیک و اثر متقابل آنها با محیط در کنترل ژنتیکی این صفات بود. دادههای آزمایش طی سه سال (1389-1391) از جمعیت لاینهای خویش آمیخته نوترکیب حاصل از تلاقی دو رقم برنج ایرانی هاشمی × نعمت جمعآوری شد. نقشه پیوستگی جمعیت با استفاده از 171 نشانگر ریزماهواره تهیه شد و سپس تجزیه QTL با استفاده از نرم افزاز QTL-NETWORK 1.2 که پارامترهای ژنتیکی شامل QTLهای اصلی، QTLهای اپیستاتیک و اثر متقابل آنها با محیط را برآورد میکند، انجام شد. در مجموع هیجده QTL اصلی برای 10 صفت مورد بررسی شناسایی شد که اغلب آنها روی کروموزوم 6 قرار داشتند. اثر متقابل QTL×محیط در ده QTL اصلی معنیدار شد، به طوری که تنوع فنوتیپی توجیه شده به وسیله این اثر متقابل برای هر صفت از 09/0 تا 14/8 درصد متغیر بود. هفده QTL با اثر اپیستازی شناسایی شد که 34 جایگاه ژنی در آنها دخیل بوده و دو QTL اپیستاتیک دارای اثر متقابل با محیط بودند. شش خوشه QTL که همگی روی کروموزوم 6 بودند و سه خوشه همبسته با جایگاه ژن واکسی و یکی از آنها همبسته با جایگاه ژن آلکالین بود، شناسایی شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که برخی از صفات مربوط به کیفیت پخت و خوراک برنج توسط دو ناحیه ژن واکسی و آلکالین روی کروموزم 6 کنترل میشوند. بنابراین، از نشانگرهای همبسته با این دو ژن پس از ریز مکانیابی و تایید آنها توسط برنامههای Validation، میتوان در برنامههای اصلاحی انتخاب به کمک نشانگر جهت بهبود کیفیت پخت و خوراک ارقام استفاده کرد.
Amylose content (AC), gelatinazation temperature (GT) and viscosity profile (from the rapid visco analazer curve) are primary indices for evaluating eating and cooking qualities of rice grain. The main objective of this research was to characterize the genetic parameters including main-effect quantitative trait loci (QTLs), epistatic QTLs and QTL-by-environment interactions (QEs) that are involved in the control of these traits. The experimental data were collected from a recombinant inbred lines (RILs) population derived from a cross between two Iranian varieties, Hashemi and Nemat during three years (2009-2011). A genetic linkage map consisting of 171 microsatellite markers was constructed and QTL analysis performed using QTLNETWORK 1.2 resolved the genetic components into main-effect QTLs, epistatic QTLs and QEs. The analysis detected a total of 18 main-effect QTLs for the ten traits, most of them were on chromosome 6. QEs interaction were significant in seven main-effect QTLs and R2ae ranged from 0.09 to 8.14% for each trait. Seventeen digenic interactions involving 34 loci were detected for the ten traits, and two pairs of epistatic QTLs were involved in QEs. Six QTL clusters were detected on chromosome 6 that three of them corresponding to the Wx locus and one of them corresponding to the Alk locus. Results of current research showed that some of cooking and eating quality traits are controlled by two regions on chromosome 6, Wx and Alk loci regions. The markers linked to these two genes can be used for marker assisted selection in breeding programmes.
https://cr.guilan.ac.ir/article_1621_91f6b11cab265881b18660b102c05e0f.pdf
چسبندگی نشاسته برنج
میزان آمیلوز
نشانگر ریزماهواره
QTL اپیستاتیک
QTL اصلی
Amylose content
Epistatic QTL
Main-effect QTL
Microsatellite marker
Rice starch viscosity
per
دانشگاه گیلان
تحقیقات غلات
2252-0163
2538-6115
2013-06-10
3
1
53
68
1622
Research Paper
تجزیه ارتباط نشانگرهای مولکولی پیوسته با QTLهای بزرگ اثر Saltol و SKC1 و صفات مرتبط با تحمل به شوری در ارقام برنج
Association analysis of closely linked markers to major QTLs Saltol and SKC1 and salt tolerance-related traits in rice varieties
عاطفه صبوری
atefeh_sabouri@yahoo.com; a.sabouri@guilan.ac.ir
1
حسین صبوری
sabouriho@yahoo.com
2
احمدرضا دادرس
3
استادیار گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان
استادیار گروه تولیدات گیاهی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه گنبد کاووس
دانشجوی دکتری گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان
در راستای بهبود ژنتیکی ارقام برنج نسبت به تنش شوری، حاصل پژوهشهای متعدد مکانیابی QTL، شناسایی QTLهای بزرگاثر Saltol و SKC1 روی کروموزوم 1 برنج بوده است که کنترل کننده برخی صفات مهم مرتبط با تنش شوری میباشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی این QTLها و تعیین کارایی نشانگرهای پیوسته با آنها در ارقام بومی و اصلاح شده ایرانی اجرا شد. برای این منظور، ارزیابی فنوتیپی در مرحله گیاهچهای به صورت یک آزمایش فاکتوریل با دو فاکتور رقم (45 ژنوتیپ) و شوری (در سه سطح شاهد، 6 و 12 دسیزیمنس بر متر کلرید سدیم) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. ارقام اهلمی طارم، بینام، پوکالی، حسن سرایی آتشگاه، دم زرد، شاه پسند مازندران، طارم محلی، غریب، قصرالدشتی، موسی طارم در شرایط 12 دسیزیمنس بر متر در گروه متحمل قرار گرفتند. از سوی دیگر، تمامی ارقام از لحاظ 23 نشانگر ریزماهواره که در برنامههای مکانیابی دقیق به عنوان نشانگرهای پیوسته با QTLهای بزرگاثر Saltol و SKC1 شناسایی شده بودند، تعیین ژنوتیپ شدند. نتایج نشان داد که گروهبندی ارقام از لحاظ صفات فنوتیپی مطابقت بالایی با گروهبندی ارقام از لحاظ ژنوتیپی ندارد، اما نتایج تجزیه ارتباط بیانگر این حقیقت بود که در ارقام بومی و اصلاح شده ایرانی، در این ناحیه از کروموزوم، نشانگرهای مولکولی آگاهیبخش و معنیداری مانند RM10136، RM10655 و RM3412 وجود دارند که مدل رگرسیونی آنها قادر است بخش قابل توجهی از تغییرات فنوتیپی صفات مرتبط با تحمل به تنش شوری را توجیه نماید. نتایج پژوهش حاضر با تأیید نتایج در شرایط مزرعهای میتواند مستقیماً در برنامههای بهنژادی مانند انتخاب به کمک نشانگر مورد استفاده قرار گیرد.
So far to genetic improvement of rice varieties to salinity stress, considerable researches has been performed related to QTL mapping with identifying of major QTLs of Saltol and SKC1 on chromosome 1 as a result. These QTLs are involved in control of some important traits related to salinity stress. The present study was conducted to evaluate and validate of closely linked markers of the QTLs in landrace and improved varieties. With above aims phenotyping carried out as factorial experiment in randomized complete block design with two factor variety (45 genotypes) and salinity (three levels control, 6 and 12 dS.m-2 NaCl). Ahlami Tarom, Binam, Pokalli, Has. Atashgah, Dom Zard, Shahpasand Mazandaran, Tarom Mahali, Gharib, Ghasroldashti, Mousa Tarom were assigned to tolerant group under 12 dS.m-2 condition. The varieties were genotyped for 23 microsatellite markers that were introduced out of fine mapping programs as closely linked markers to major QTLs of Saltol and SKC1. The results revealed although varieties clustering in term of phenotypic traits were not very conformity with genotypic clustering, the association analysis results was conveys this fact that on the chromosome 1 in the landrace and improved Iranian varieties there are some informative and significant markers including RM10136, RM10655 and RM3412 with regression model explaining considerable percent of phenotyping salt tolerance related traits. The results of present study can be used in breeding programs such as marker assisted selection directly if the results are confirmed.
https://cr.guilan.ac.ir/article_1622_889feb2cd41642c6ecc953f441d1d74f.pdf
انتخاب به کمک نشانگر
تنش شوری
نشانگر ریزماهواره
Microsatellite marker
Marker assisted selection
Salt stress
per
دانشگاه گیلان
تحقیقات غلات
2252-0163
2538-6115
2013-06-10
3
1
69
82
1623
Research Paper
ارزیابی مدل های تجربی رقابت در پیش بینی کاهش عملکرد ارقام گندم (Triticum aestivum L.) در تداخل با علف هرز چاودار وحشی (Secale cereale)
Evaluating empirical models to predict yield loss of winter wheat (Triticum aestivum L.) cultivars in interference with feral rye (Secale cereale)
بیژن سعادتیان
b.saadatian@gmail.com
1
محمد کافی
mkafi36@yahoo.com
2
فاطمه سلیمانی
3
گودرز احمدوند
gahmadvand@basu.ac.ir
4
دانشجوی دکتری گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد
استاد گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد
دانشجوی دکتری گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا همدان
دانشیار گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا همدان
به منظور ارزیابی مدلهای تجربی رقابت در پیش بینی کاهش عملکرد گندم، آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 90-1389 در مزرعه نمونه شهرستان درگز انجام شد. فاکتورهای آزمایشی شامل چهار رقم گندم (سایسون، الوند، چمران و سپاهان) و تراکمهای علف هرز چاودار وحشی در پنج سطح 0، 20، 40، 60 و 80 بوته در مترمربع بود. علف هرز چاودار وحشی موجب کاهش عملکرد بیولوژیک و دانه ارقام گندم مورد مطالعه شد. ارقام گندم از نظر کاهش صفات عملکرد بیولوژیک و دانه در تداخل با چاودار وحشی واکنش یکسانی نداشتند. بیشترین و کمترین شیب اولیه کاهش صفات عملکرد بیولوژیک و دانه (پارامتر I) به ترتیب در ارقام چمران (19/6 و 12/13 درصد) و سپاهان (24/1 و 62/2 درصد) به دست آمد. اثر رقابت چاودار وحشی بر عملکرد بیولوژیک ارقام گندم کمتر از عملکرد دانه آنها بود. ضرایب خسارت نسبی به دست آمده در مدلهای یک و دو پارامتری مبتنی بر سطح برگ و وزن خشک نسبی علف هرز حاکی از قدرت رقابت بالای چاودار وحشی نسبت به ارقام گندم بود. مدلهای مبتنی بر سطح برگ نسبی و وزن خشک نسبی علف هرز چاودار وحشی نسبت به مدل کاهش عملکرد-تراکم کارایی بالاتری در پیش بینی کاهش عملکرد دانه ارقام گندم داشتند. کمترین مجذور میانگین مربعات خطای رگرسیون بین مقادیر مشاهده شده و پیش بینی شده در مدلهای دو پارامتری سطح برگ و وزن خشک نسبی علف هرز به دست آمد. با توجه به سهولت تعیین وزن خشک نسبت به سطح برگ، به نظر میرسد مدل دو پارامتری وزن خشک نسبی اولیه علف هرز مدل مطلوبی جهت پیش بینی کاهش عملکرد گندم است.
To evaluate the empirical models of competition in predicting yield loss of winter wheat, a factorial trial based on a randomized complete block design with three replications was carried out. Experimental factors were four wheat cultivars (Sayson, Alvand, Chamran and Sepahan) and feral rye densities at five levels (0, 20, 40, 60 and 80 plants m־2) at exemplary form of Dargaz, in 2010-2011 crop year. Feral rye caused a biological and grain yield reduction of studied wheat cultivars. Wheat cultivars did not have similar reaction for yield loss of biological and grain in interference with feral rye. Maximum and minimum of initial slop of biological and grain yield loss (I parameter) obtained in Chamran (6.19 and 13.12 percent) and Sepahan (1.24 and 2.62 percent) cultivars, respectively. Competition effect on biological yield of wheat cultivars was less than grain yield. Obtained relative damage coefficients (q parameter) of one and two-parameter models based on relative leaf area and relative dry matter were indicative of high competitive ability of feral rye than wheat cultivars. Models based on relative leaf area and relative dry matter of feral rye had more efficiency in predict of wheat grain yield loss in compared with yield loss-density model. Minimum regression root mean square error of observed and predicted quantities resulted of two-parameter models based on leaf area and relative dry matter of weed. Regarding to simplicity of dry matter measuring than leaf area, the two-parameter model of weed relative dry matter introduced a favorite model for predicting of wheat yield loss.
https://cr.guilan.ac.ir/article_1623_135ace84df9dc1afcdef1bb4f7856918.pdf
تراکم علف هرز
رگرسیون
سطح برگ نسبی
کارایی مدل
وزن خشک نسبی
Model efficiency
Regression
Relative dry matter
Relative leaf area
Weed density
per
دانشگاه گیلان
تحقیقات غلات
2252-0163
2538-6115
2013-06-10
3
1
83
94
1624
Research Paper
بررسی اثر میزان بذر بر عملکرد علوفه و دانه در کشت دو منظوره گندم (Triticum aestivum L.) در شرایط اقلیمی خرم آباد
Evaluation of seeding rate on forage and grain yield of wheat (Triticum aestivum L.) in dual purpose cultivation in Khorramabad
بهروز پروانه
1
علی اصغر چیت بند
a.a.chitband@gmail.com
2
احسان اله زیدعلی
e.zeidali@ilam.ac.ir
3
منوچهر سیاح فر
sayyahfar@gmail.com
4
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد
دانشجوی دکتری علوم علفهای هرز دانشگاه فردوسی مشهد
دانشجوی دکتری علوم علف های هرز دانشگاه فردوسی مشهد
عضو هیات علمی مرکز تحقیقات لرستان
به منظور بررسی اثر میزان بذر بر عملکرد علوفه و دانه در کشت دو منظوره گندم نان، پژوهشی در قالب کرتهای دو بار خرد شده با طرح پایۀ بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد واقع در منطقه کمالوند در سال زراعی 1390 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل عامل رقم در دو سطح چمران و پیشتاز، عامل برداشت علوفه به همراه و بدون برداشت علوفه سبز در بهار و عامل میزان بذر در سه سطح (150، 200 و 250 کیلوگرم در هکتار) بودند که عامل رقم در کرتهای اصلی، عامل برداشت در کرتهای فرعی و عامل میزان بذر در کرتهای فرعی فرعی قرار گرفتند. صفات زراعی و مورفولوژیک مورد بررسی شامل عملکرد علوفه خشک بهاره، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، تعداد دانه در واحد سطح، تعداد دانه در سنبله و وزن هزار دانه بودند. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که رقم پیشتاز به علت بالاتر بودن عملکرد علوفه خشک بهاره، عملکرد دانه و سایر صفات زراعی مؤثر در عملکرد دانه و علوفه، رقم بهتری جهت کشت دو منظوره گندم آبی برای تولید توأم علوفه و دانه در مقایسه با رقم چمران بود. در سطوح بذر مصرفی، سطح 250 کیلوگرم در هکتار در مقایسه با سایر سطوح به کار رفته، عملکرد دانه و علوفۀ بیشتری تولید کرد که این میزان مصرف بذر جهت کشت دو منظوره گندم آبی در منطقه خرمآباد و مناطق با اقلیم مشابه در سایر استانها مناسبتر است.
To evaluate the seeding rate effect on forage and grain yield of wheat (Triticum aestivum L.) in irrigation cultivation, an experiment was conducted as split-split plots based on randomized complete block design with three replications at Khorramabad conditions in 2011. Treatments included two cultivars of wheat (Pishtaz and Chamran), with and without green forage harvesting as sub- plots and three levels of seeds (150, 200 and 250 kg/ha) as sub-sub- plots. The plants were harvested at vegetative growth stage (tillering stage) for green forage and the physiological maturity for grain production. The measured factors were forage yield and grain yield, grain weight, biological yield, harvest index, grain number per m2, the spike number of grain per m2 and one thousand grain weights. Results showed that among cultivars, forage harvesting and seed amount were significant. The maximum grain yield, dry forage yield and thousand grain weights belonged to Pishtaz cultivar. The highest grain and biological yield, harvest Index and thousand grain weight, were obtained in non-harvesting treatment. Also, the most grain yield, dry forage yield and biological yield were depended to 250 kg/ha. Therefore, in order to produce wheat in dual purpose cultivation at khorramabad and similar climatic conditions, Pishtaz cultivar and 250 kg/ha seed rate were found to be better compared to Chamran and other seeding rates.
https://cr.guilan.ac.ir/article_1624_22a9746c242a438878a4588c996d6516.pdf
شاخص برداشت
عملکرد دانه
کشت دو منظوره
گندم نان
Bread weat
Dual cultivation
Grain yield
Harvest index