دانشگاه گیلان
تحقیقات غلات
2252-0163
2538-6115
6
4
2016
12
21
بررسی روابط بین عملکرد و اجزای عملکرد و پایداری تعدادی از ژنوتیپهای برنج با استفاده از روش بایپلات
411
421
FA
علی
محدثی
عضو هیئت علمی، ایستگاه تحقیقات برنج تنکابن، سازمان، تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تنکابن، ایران
amirarman_86@yahoo.com
رحمان
عرفانی
عضو هیئت علمی، موسسه تحقیقات برنج کشور، معاونت مازندران، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، آمل، ایران
r_erfani2002@yahoo.com
پیمان
شریفی
دانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ایران
peyman.sharifi@gmail.com
هاشم
امینپناه
دانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ایران
haminpanah@yahoo.com
ابوذر
عباسیان
باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ایران
abouzar.abbasian@gmail.com
دانش کافی از روابط میان صفات در برنامههای اصلاحی برای اصلاح ارقام جدید برنج ضروری است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی پایداری هفت ژنوتیپ برنج در محیطهای مورد مطالعه، تعیین روابط میان صفات و شناسایی صفات مناسب برای انتخاب غیرمستقیم جهت بهبود عملکرد دانه برنج بود. شش لاین امیدبخش، انتخاب شده از آزمایش مقدماتی عملکرد سال 1390-1389، به همراه رقم شاهد شیرودی، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو منطقه استان مازندران (تنکابن و ساری) طی سه سال زراعی 1392-1390 مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که اثر ژنوتیپ و برهمکنش ژنوتیپ × محیط برای صفت عملکرد دانه معنیدار بود. تجزیه گرافیکی GGE بایپلات نشان داد که ژنوتیپ 6 بر اساس دو معیار میانگین عملکرد و پایداری با بیشترین عملکرد دانه (06/6218 کیلوگرم در هکتار) در رتبه دوم از نظر پایداری قرار گرفت. تجزیه گرافیکی ژنوتیپ × صفت (GT) نیز نشان داد که عملکرد دانه همبستگی مثبت و معنیدار با تعداد دانه پر، تعداد کل دانه و ارتفاع بوته و همبستگی منفی و معنیدار با تعداد پنجه در بوته و طول خوشه داشت. بنابراین، تعداد دانه پر، تعداد کل دانه و ارتفاع بوته صفاتی بودند که برای بهبود عملکرد دانه برنج از طریق انتخاب غیرمستقیم مناسب بودند. در مجموع، ژنوتیپهای 6 (شماره 39 از [(رمضانعلی طارم × آمل 3) × (37632A) –2-6-22-67015 IR] و 5 (شماره 126 از [(رمضانعلی طارم × آمل 3) × (37632A) –2-6-22-67015 IR]) بهترین ژنوتیپها بودند که میتوانند بهمنظور معرفی رقمهای جدید مورد توجه قرار گیرند.
سازگاری,ضریب همبستگی,لاین های امیدبخش,GGE بایپلات
https://cr.guilan.ac.ir/article_2274.html
https://cr.guilan.ac.ir/article_2274_dc63f0ff82060b860183e9685ad8b260.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات غلات
2252-0163
2538-6115
6
4
2016
12
21
اثر رطوبت شلتوک، دمای خشک کن و نوع سفیدکن بر درصد برنج سالم و ویژگی های کیفی برخی از ارقام برنج متداول در شمال ایران
423
435
FA
کبری
تجددی طلب
استادیار پژوهش،موسسه تحقیقات برنج کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، رشت، ایران
dr2eng@yahoo.com
عاصفه
لطیفی
کارشناس، موسسه تحقیقات برنج کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، رشت، ایران
فاطمه
حبیبی
استادیار پژوهش، موسسه تحقیقات برنج کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، رشت، ایران
fhabibikia@yahoo.com
ارقام مختلف شلتوک بهدلیل ویژگیهای ذاتی متنوع، واکنشهای متفاوتی نسبت به شرایط خشککردن و عملیات تبدیل نشان میدهند. از اینرو، تعیین عوامل مطلوب خشککردن شلتوک و انتخاب سیستم تبدیل مناسب میتواند نقش بهسزایی درکاهش ضایعات در فرآیند تبدیل داشته باشد. در این راستا، بهمنظور مطالعه اثر عوامل خشککردن شلتوک و نوع سفیدکن بر درصد برنج سالم و ویژگیهای کیفی دو رقم برنج محلی و دو رقم پرمحصول شمال ایران، از آزمایش فاکتوریل چهار فاکتوره در قالب طرح کاملاً تصادفی استفاده شد. چهار فاکتور شامل نوع رقم در چهار سطح (هاشمی و طارم، گوهر و کشوری)، نوع سفیدکن در دو سطح (سایشی و مالشی)، رطوبت نهایی شلتوک در دو سطح (10-9 و 12-11 درصد) و دمای خشککن در دو سطح (40 و50 درجه سلسیوس) بودند. نتایج نشان داد که جذب آب ارقام گوهر و کشوری کمتر از ارقام هاشمی و طارم بود، اما اثر نوع سفیدکن بر جذب آب معنیدار نبود. بیشترین و کمترین از دست دادن مواد جامد نیز بهترتیب متعلق به ارقام گوهر و طارم بود. در مجموع مقایسه فاکتورهای مورد مطالعه در این تحقیق نتایج نشان دادکه خشک کردن شلتوک با دمای40 درجه سلسیوس و رطوبت نهایی12-11 درصد و بهکارگیری سفیدکن سایشیبرای تبدیل ارقام محلی و پرمحصولباعث تولید برنج سالم بیشتری شد، امابرای تبدیل شلتوک با سیستم اصطکاکی، رطوبت نهایی10-9 درصد منجر به تولید برنج سالم بیشتری شد.
ارقام پرمحصول,ارقام محلی,دمای خشککن,سفیدکن اصطکاکی,سفیدکن سایشی
https://cr.guilan.ac.ir/article_2275.html
https://cr.guilan.ac.ir/article_2275_ef85af83019c97a3ab18854b07ef9fa8.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات غلات
2252-0163
2538-6115
6
4
2016
12
21
تاثیر مدیریت تلفیقی رژیمهای آبیاری، کودهای شیمیایی و کمپوست بر برخی ویژگی های عصاره خاک شالیزار
437
450
FA
تیمور
رضوی پور
دانشآموخته دکتری، گروه علوم خاک، دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران (آدرس جدید: عضو هیئت علمی، بخش تحقیقات آب و خاک، موسسه تحقیقات برنج کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، رشت، ایران)
razavi46@yahoo.com
علیرضا
آستارایی
دانشیار، گروه علوم خاک، دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
astaraei@ferdowsi.um.ac.ir
امیر
لکزیان
استاد، گروه علوم خاک، دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
alakzian@um.ac.ir
حجت
امامی
دانشیار، گروه علوم خاک، دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
hemami@um.ac.ir
مسعود
کاووسی
دانشیار پژوهش، بخش تحقیقات آب و خاک، موسسه تحقیقات برنج کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، رشت، ایران
masoud_kavoosi2@yahoo.com
برای رسیدن به کشاورزی پایدار، تعیین مقدار تلفات کود مصرفی در مدیریت عناصر غذایی، حاصلخیزی خاک و آلودگی آبهای سطحی و زیرزمینی دارای اهمیت زیادی است. بهمنظور بررسی تاثیر کاربرد کودهای آلی و شیمیایی در رژیمهای مختلف آبیاری بر ویژگیهای شیمیایی خاک شالیزار، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در موسسه تحقیقات برنج کشور در سالهای 1392 و 1393 اجرا شد. فاکتور اصلی آزمایش سه نوع رژیم آبیاری شامل میزان 3/1 (شاهد)، 1 و 7/0 برابر تبخیر از تشت تبخیر و فاکتور فرعی آزمایش شامل شاهد بدون کود (C<sub>1</sub>)، N<sub>60</sub>- P<sub>30</sub>- K<sub>60</sub> کیلوگرم در هکتار (C<sub>2</sub>)، 5 تن در هکتار کمپوست + N<sub>60</sub>- P<sub>30</sub>- K<sub>60</sub> کیلوگرم در هکتار (C<sub>3</sub>)، 5 تن در هکتار کمپوست + N<sub>60</sub> کیلوگرم در هکتار (C<sub>4</sub>)، 5 تن در هکتار کمپوست + P<sub>30</sub>- K<sub>60</sub> کیلوگرم در هکتار (C<sub>5</sub>) و 5 تن در هکتار کمپوست (C<sub>6</sub>) بود. بهمنظور بررسی تلفات کود، غلظت نیتروژن و پتاسیم عصاره خاک در فاصله زمانی 15، 25 و 50 روز پس از انتقال نشاها به زمین اصلی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که با وجود اثر معنیدار تیمارها بر خصوصیات اندازهگیری شده، با تغییر روش آبیاری از غرقاب دائم به یک و 7/0 برابر تبخیر، 18/21 و 46/42 درصد در مقدار آب صرفهجویی میشود. با کاربرد کمپوست در خاک بهجای کودهای شیمیایی نیز بهترتیب 19/39 و 15/48 درصد از نیتروژن و پتاسیم در عصاره خاک کاسته شد. بهطور کلی، نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده تلفیقی از 5 تن در هکتار کمپوست و 60 کیلوگرم در هکتار نیتروژن همراه با آبیاری بهاندازه یک برابر تبخیر از تشت تبخیر، میتوان ضمن صرفهجویی در مصرف آب و حفظ محیط زیست، بیشترین محصول را نیز تولید کرد.
آلودگی آب,پتاسیم,تلفات کود,کود آلی,نیتروژن
https://cr.guilan.ac.ir/article_2276.html
https://cr.guilan.ac.ir/article_2276_1c048fb3e19218d0baba52f23760460e.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات غلات
2252-0163
2538-6115
6
4
2016
12
21
بررسی سازگاری ژنوتیپ های گندم نان با استفاده از روش های ابرهارت راسل، غیرپارامتری رتبه ای،گزینش همزمان و بای پلات
451
464
FA
علیرضا
تاری نژاد
دانشیار، گروه بیوتکنولوژی، دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران
tarinejad@yahoo.com
بهمنظور مطالعه برهمکنش ژنوتیپ × محیط و سازگاری بیست ژنوتیپ پیشرفته گندم نان بهارهاز نظر عملکرد و اجزای عملکرد دانه، آزمایشیبا استفاده از طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با دو تکرار طی سالهایزراعی 93-1390درایستگاهتحقیقاتکشاورزیتبریز و میانهدر مجموعدرپنجمحیط (ترکیبسالومکان) اجرا شد. تجزیه مرکب دادهها نشان داد که برهمکنش ژنوتیپ × محیط برای تمام صفات مورد اندازهگیری (عملکرد دانه، وزن هزار دانه، تعداد دانه در سنبله و تعداد سنبله در واحد سطح) حداقل در سطح احتمال پنج درصد معنیدار بود. بر این اساس، تجزیه پایداری ژنوتیپهابر اساس روش ابرهارت و راسل، روش غیرپارامتری رتبهای و روش گزینش همزمان برای عملکرد دانه و اجزای آن انجام شد. نتایج تلفیق این روشها نشان داد که از نظر وزن هزاردانه ژنوتیپهای شماره 5، 14 و 8، تعداد دانه در سنبله ژنوتیپهای شماره 1، 5 و 6، تعداد سنبله در واحد سطح ژنوتیپهای شماره 6، 17 و 1، ضمن داشتن برهمکنش کمتر با محیط نسبت به سایر ژنوتیپها، از پتانسیل تولید بالاتری نیز برخوردار بودند، اما از نظر عملکرد دانه، ژنوتیپ شماره5 با شجره Yang87-158و ژنوتیپ شماره 8 با شجره Milan CM75118-B-5M-1Y-05M بهترتیب با عملکرد 47/6 و 38/6 تن در هکتار سازگاری بیشتر و برهمکنش کمتری با محیط داشتند و قابل توصیه جهت کشت در اقلیم مشابه از نظر آب و هوایی هستند. همچنین،نتایج حاصل از این تحقیقنشان داد که در تجزیه اثرمتقابل ژنوتیپ× محیط، روش رتبهای تا حدود زیادی نتیجه مشابهای با روش گزینش همزمان ارایه میدهد.
برهمکنش ژنوتیپ×محیط,پایداری,عملکرد و اجزای عملکرد دانه
https://cr.guilan.ac.ir/article_2277.html
https://cr.guilan.ac.ir/article_2277_eb100c6b629bfeb630c7236db554039c.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات غلات
2252-0163
2538-6115
6
4
2016
12
21
مقایسه اثر تنش شوری و کم آبی بر رشد و محتوای سدیم و پتاسیم گندم نان (Triticum aestivum L.)
465
476
FA
محمود
عطارزاده
دانشجوی دکتری، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران
attarzadeh2012@yahoo.com
محسن
موحدی دهنوی
دانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران
movahhedi1354@yu.ac.ir
محمد رضا
غفاریان هدش
دانشجوی دکتری، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران
mrghaffarean@yahoo.com
بهمنظور بررسی و مقایسه اثر تنشهای شوری و کمآبی بر ویژگیهای مورفو-فیزیولوژیکی گیاهچههای گندم (رقم فلات)، آزمایشی گلدانی بهصورت طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج در سال 1394 انجام شد. در مجموع هفت تیمار شامل سه سطح از هر یک از تنشهای شوری و کمآبی القاء شده با پتانسیل اسمزی مشابه (47/2- ، 94/4- و 42/7- بار) بههمراه یک تیمار شاهد مورد مطالعه قرار گرفت. تنش شوری با استفاده از کلرید سدیم و تنش کمآبی با استفاده از پلیاتیلنگلیکول 6000 اعمال شدند. وزن خشک اندام هوایی در تیمارهای مختلف تنش شوری و تنش کمآبی نسبت به شاهد، کاهش معنیداری نشان داد. تنش کمآبی سبب افزایش وزن خشک ریشه شد و بیشترین میزان وزن خشک ریشه در تیمار 42/7- بار پلیاتیلنگلیکول مشاهده شد. بیشترین میزان محتوای سدیم اندام هوایی و ریشه در تیمار تنش شوری 42/7- بار و کمترین آن در شرایط تیمار شاهد مشاهده شد که با سطوح تنش کمآبی تفاوت معنیداری نداشت. همچنین تیمار تنش شوری 42/7- بار موجب کاهش معنیدار محتوای پتاسیم اندام هوایی و ریشه شد. بالاترین نسبت پتاسیم اندام هوایی به ریشه در تیمار شاهد و کمترین آن در تیمار تنش شوری 42/7- بار مشاهده شد. با افزایش سطح هر دو تنش شوری و کمآبی، میزان پروتئینهای محلول و فعالیت آنزیمهای کاتالاز و پراکسیداز افزایش معنیداری نشان دادند. در مجموع، نتایج این تحقیق نشان داد که تنش شوری نسبت به تنش کمآبی تأثیر منفی بیشتری بر گندم دارد و وزن خشک اندام هوایی و ریشه را کاهش میدهد.
پراکسیداز,پروتئین محلول,کاتالاز,وزن خشک
https://cr.guilan.ac.ir/article_2278.html
https://cr.guilan.ac.ir/article_2278_aa605a8a1a8c4a85e854c458410cd941.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات غلات
2252-0163
2538-6115
6
4
2016
12
21
مدیریت مراحل نموی شش رقم گندم با تغییر تاریخ کاشت و سطوح کود نیتروژن در منطقه سردسیر جلگه رخ خراسان رضوی
477
488
FA
علی
بیجندی
دانش آموخته دکتری، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
bijandi2005@yahoo.com
محمد
کافی
استاد، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
m.kafi@um.ac.ir
حمید رضا
شریفی
استادیار پژوهش، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مشهد، ایران
hrsharifi1349@yahho.com
بهمنظور مطالعه اثر تاریخ کاشت و کود نیتروژن بر مراحل مختلف نموی گندم، آزمایشی بهصورت کرتهای دوبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1393-1392 در مرکز تحقیقات خراسان رضوی اجرا شد. تیمارها شامل تاریخ کاشت در سه سطح (10 مهر، 5 آبان و 30 آبان) در کرتهای اصلی، کود نیتروژن در سه سطح (صفر، 150 و 300 کیلوگرم اوره در هکتار) در کرتهای فرعی و شش رقم گندم (زرین، گاسکوژن، سایونز، پیشگام، الوند و میهن) در کرتهای فرعی فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که رقم پیشگام و میهن با 77/2516 و 17/2422 بهترتیب بیشترین و کمترین نیاز حرارتی برای طی کردن مرحله نمو را به خود اختصاص دادند و تأخیر در کاشت سبب کاهش طول مراحل نموی و کاهش درجه - روز لازم برای اتمام مراحل نموی شد. کاربرد بیشتر نیتروژن، طول مراحل نموی گندم بهویژه مرحله برجستگی دوگانه تا سنبلچه انتهایی و سنبلچه انتهایی تا گردهافشانی را بهترتیب 12/11 و 35/11 درصد افزایش داد. از بین مراحل نموی نیز مراحل ابتدایی که تعیین کننده تعداد دانه هستند، بیشترین همبستگی را با عملکرد دانه داشتند. بنابراین، در صورت تأخیر در کاشت میتوان با مصرف بیشتر کود نیتروژن مراحل نموی گندم را به تأخیر انداخت. بر اساس نتایج این تحقیق، رقم پیشگام در تاریخ کاشت مناسب (10 مهر) و رقم الوند در تاریخهای کاشت دیر (5 و 30 آبان) در بیشتر مراحل رشد نسبت به سایر ارقام برتری داشتند.
پرشدن دانه,تعداد دانه,برجستگی دوگانه,گردهافشانی,رسیدگی دانه
https://cr.guilan.ac.ir/article_2279.html
https://cr.guilan.ac.ir/article_2279_55592873a1c34005d13a3f29bd0c1b7f.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات غلات
2252-0163
2538-6115
6
4
2016
12
21
بررسی اثر عوامل مدیریت زراعی بر شاخصهای تنوع بیماری های قارچی و عملکرد گندم در شهرستان گرگان با استفاده از روش تحلیل درخت تصمیم گیری CART
489
505
FA
ابراهیم
زینوند لرستانی
دانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
ebrahim_zeinvand@yahoo.com
بهنام
کامکار
دانشیار، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
kamkar@gau.ac.ir
سید اسماعیل
رضوی
استادیار، گروه گیاه پزشکی، دانشکده کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
sirazavi@yahoo.com
بهمنظور بررسی اثر عوامل کمی و کیفی مدیریت زراعی بر بیماریهای قارچی و عملکرد گندم، مطالعهای در بهار سال 1389 در 67 مزرعه از هشت روستا واقع در چهار جهت شهرستان گرگان صورت گرفت. نمونهبرداری از مزارع گندم با استفاده از کادر 25/0 مترمربعی صورت گرفت. سپس بیماریهای قارچی شناسایی و برای محاسبه تنوع زیستی قارچهای بیمارگر از دو شاخص هتروژنیتی شانون- وینر و سیمپسون استفاده شد. عوامل کمّی و کیفی مدیریتی در قالب پرسشنامه از کشاورزان تهیه شد. تجزیه و تحلیل دادهها با روش درخت تصمیمگیری CART(Classification and Regression Trees) نشان داد که کود نیتروژن، تراکم گیاهی و کود پتاس مهمترین عوامل مدیریتی اثرگذار بر تغییرات شاخص تنوع شانون- وینر و کود نیتروژن، تراکم گیاهی و کود فسفر مهمترین عوامل مدیریتی اثرگذار بر تغییرات شاخص سیمپسون بودند. علاوه بر این، بیشترین تغییرات عملکرد گندم بهطور عمده توسط سه عامل مدیریتی میزان بذر، کود نیتروژن و تناوب پاییزه دو سال قبل نشان داده شد. بهطور کلی دو عامل مدیریتی کود نیتروژن و میزان بذر مصرفی یا تراکم گیاهی در بین شاخصهای تنوع و عملکرد گندم مشترک بودند که کود نیتروژن بهترتیب 38 و 31 درصد از تغییرات شاخصهای شانون- وینر و سمپسون و میزان بذر مصرفی 46 درصد از تغییرات عملکرد گندم را شامل شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که مقدار مناسب کود نیتروژن و تراکم گیاهی مطلوب راهکارهای مدیریتی مؤثر در بهبود عملکرد گندم و کاهش بیماریهای قارچی آن در استان گلستان هستند.
شاخص سیمپسون,شاخص شانون- وینر,دادهکاوی
https://cr.guilan.ac.ir/article_2280.html
https://cr.guilan.ac.ir/article_2280_0f31575a944989d7895af5c2452b97dc.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات غلات
2252-0163
2538-6115
6
4
2016
12
21
مدیریت زراعی علفهای هرز مزارع گندم با تأکید بر یولاف وحشی زمستانه (Avena ludoviciana Durieu) و خاکشیر (Descurainia sophia ( L.) Schur)
507
519
FA
سمیه
حاجیها
دانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، واحد یادگار امام خمینی (ره) شهرری، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
مهدی
مینباشی معینی
دانشیار پژوهش، موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
mehdiminbashi@gmail.com
علیرضا
پازکی
دانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، واحد یادگار امام خمینی (ره) شهرری، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
dr.alireza.pazoki@gmail.com
اسکندر
زند
استاد پژوهش، مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
eszand@yahoo.com
در این تحقیق، اثر مقادیر مختلف کود نیتروژن، تراکم بوته و رقم بر مدیریت علفهای هرز گندم با تأکید بر کنترل یولاف وحشی زمستانه (<em>Avena ludoviciana</em>) و خاکشیر (<em>Descurainia sophia</em>) مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمایش بهصورت کرتهای خردشده فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور واقع در ورامین در سال زراعی 1390 انجام و کود بهعنوان عامل اصلی و ترکیب رقم-تراکم بهعنوان عامل فرعی در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که با افزایش تراکم گندم در دو رقم پیشتاز و طوس، وزن خشک و فراوانی یولاف وحشی زمستانه، خاکشیر و کل علفهای هرز کاهش مییابد، بهطوریکه کمترین فراوانی یولاف در تراکم 700 بوته در متر مربع در رقمهای پیشتاز و طوس بهترتیب با 55/3 و 66/3 و خاکشیر بهترتیب با 33/3 و 66/3 عدد بود. این در حالی بود که افزایش کود اوره، سبب افزایش فراوانی و وزن خشک یولاف وحشی زمستانه، خاکشیر و کل علفهای هرز شد، بهطوری که کمترین فراوانی علفهای هرز (33/9 عدد در مترمربع) در تراکم 700 بوته در متر مربع و در سطح کودی 250 کیلوگرم در هکتار در رقم طوس مشاهده شد. نتایج نشان داد که تراکم بالاتر بهدلیل رقابت درون گونهای منجر به کاهش عملکرد شد. با توجه به کاهش عملکرد در رقم طوس، تراکم مناسب برای این رقم 500 بوته بود، در حالیکه رقم پیشتاز هم به سطوح کود و هم به تراکم واکنش مثبت نشان داد و مقدار 600 بوته در متر مربع برای غلبه آن بر یولاف وحشی، خاکشیر و کل علفهای هرز مناسب بود. اگرچه کود اوره منجر به افزایش وزن خشک یولاف وحشی زمستانه، خاکشیر و کل علفهای هرز شد، اما جهت رسیدن به عملکرد دانه مطلوب، مقادیر 250 و 450 کیلوگرم در هکتار کود اوره بهترتیب در ارقام طوس و پیشتاز مناسب بودند. از آنجا که جهت کنترل علفهای هرز با استفاده از افزایش تراکم گندم، باید مصرف کود را نیز افزایش داد، بنابراین در صورت استفاده از این روشها با رویکرد کاهش مصرف علفکش، بین این عوامل باید تعادل مناسبی برقرار کرد.
تراکم گیاه زراعی,کود نیتروژن,مدیریت تلفیقی علف هرز
https://cr.guilan.ac.ir/article_2282.html
https://cr.guilan.ac.ir/article_2282_40cc50ca15b677498daff582ef19e005.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات غلات
2252-0163
2538-6115
6
4
2016
12
21
تاثیر تنش کم آبی بر صفات زراعیو فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتازدرسه هیبرید ذرت (Zea mays L.)
521
531
FA
سجاد م
حرم نژاد
0000-0002-3664-2510
دانشجوی دکتری، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده علوم کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
sm.chakherlo@yahoo.com
مصطفی
ولیزاده
استاد گروه به نژادی و بیوتکنولوژی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز، تیریز، ایران
mvalizadeh@tabrizu.ac.ir
امید
سفالیان
دانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده علوم کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
sofalian@uma.ac.ir
محمدرضا
شیری
استادیار پژوهش، موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران
mohammadrezashiri52@gmail.com
علی
اصغری
دانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده علوم کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
ali_asghari@uma.ac.ir
بهمنظور بررسی اثر تنش کمآبی بر سه هیبرید ذرت (SC<sub>704</sub>، SC<sub>740</sub> و NS<sub>640</sub>)، آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار تحت شرایط بدون تنش و تنش کمآبی (قطع آبیاری قبل از گلدهی) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دانشگاه تبریز در سال زراعی 92-1391اجرا شد. تجزیه الکتروفورزی برای فعالیت سوپراکسید دیسموتاز (Mn-SOD) با استفاده از ژلهای پلیآکریلامید هشت درصد انجام گرفت و میزان "مساحت × شدت" نوارهای روی ژل با استفاده از نرمافزار MCID ارزیابی و بهعنوان فعالیت آنزیمی ثبت شد. میزان مالون دیآلدئید (MDA) نیز تحت دو شرایط آزمایشی در هیبریدهای مورد مطالعه بهعنوان شاخص اکسیداسیون سلولی ارزیابی شد. نتایج نشان داد که تنش کمآبی بهطور معنیداری سبب کاهش صفات عملکرد دانه، وزن صد دانه، طول بلال، قطر بلال، ارتفاع بوته، قطر بوته، دمای برگ، شاخص کلروفیل، تعداد شاخه کاکل و طول کاکلدر هیبریدهای مورد مطالعه شد. با افزایش تنش کمآبی، شاخص اکسیداسیون سلولی (MDA) در سینگلکراس 704 افزایش نشان داد. میزان فعالیت دنسیومتریک Mn-SOD نیز در سینگلکراس 704 تحت تنش کمآبی افزایش یافت که نشاندهنده افزایش رادیکالهای آزاد اکسیژن تحت تنش کمآبی بود. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که سینگلکراس 704متحمل به تنش کمآبی است.
اکسیداسیون سلولی,الکتروفورز ژل پلی اکریلامید,عملکرددانه
https://cr.guilan.ac.ir/article_2283.html
https://cr.guilan.ac.ir/article_2283_68c0b9d8ba78d1d8ced800d2cb5439df.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات غلات
2252-0163
2538-6115
6
4
2016
12
21
بررسی تنوع ژنتیکی تعدادی از ژنوتیپ های زراعی و وحشی جو با استفاده از نشانگرهای مولکولی AFLP
533
544
FA
معصومه
حسینی
دانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه زیست شناسی، واحد گرگان، دانشگاه آزاد اسلامی، گرگان، ایران
مه لقا
قربانلی
استاد، گروه زیست شناسی، واحد گرگان، دانشگاه آزاد اسلامی، گرگان، ایران
حسین
صبوری
دانشیار، گروه تولیدات گیاهی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه گنبدکاووس، گنبدکاووس، ایران
hos.sabouri@gmail.com
احمدرضا
دادرس
دانش آموخته دکتری، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان، رشت، ایران
علی
ستاریان
استادیار، گروه منابع طبیعی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه گنبدکاووس، گنبدکاووس، ایران
حسین علی
فلاحی
استادیار پژوهش، بخش تحقیقات زراعی و باغی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی مازندران، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی،ساری، ایران
hafallahi@yahoo.com
دراینمطالعه،ازنشانگرهایمولکولیAFLP برای بررسی تنوع ژنتیکی بین 24 ژنوتیپ جو استفاده شد. هشت ترکیب آغازگری <em>Eco</em>RI/<em>Tru</em>1I، در مجموع 332 نوار قابل امتیازدهی ایجاد کردند که 292 عدد (15/89 درصد) از آنها چند شکل بودند. تنوع ژنتیکی محاسبه شده با روش نی در محدوده 38/0-29/0 بود.شباهتژنتیکیژنوتیپها نیز بین 20/0 تا 56/0 متغیر بود.بیشترین و کمترین درصد چندشکلی بهترتیب در ترکیبهای آغازگریACG- <em>Tru</em>1I+CGA+<em>Eco</em>RI،(47/0درصد) و <em>Eco</em>RI+ACT - <em>Tru</em>1I+CCG، (26/0 درصد) بهدست آمد. دندروگرام حاصل از تجزیه خوشهای با استفاده از ضریب تشابه جاکارد و روشUPGMA ژنوتیپها را به چهار گروهاصلی تقسیم کرد. در گروههای اول و دوم ژنوتیپهای ششردیفه و در گروههای سوم و چهارم ترکیبی از ژنوتیپهای ششردیفه و دوردیفه قرار گرفتند. بر اساس ماتریس ضرایب شباهت، کمترین فاصله ژنتیکی بین رقم نیمروز و ژنوتیپ جمعیتی خراسانرضوی و نیز بین نمونه جمعیتیTN2173کرج و لاین EB-86-3 مشاهده شد. ژنوتیپ جمعیتی تیلآباد و تلاقی (F1)ALISOS/CI03909-2 نیز بیشترین فاصله ژنتیکی را نشان دادند. با توجه به مشاهده میزان بالای چندشکلی در بین ژنوتیپهای مطالعه شده در این تحقیق میتوان از نشانگر AFLP و بهویژه ترکیب آغازگری ACG- <em>Tru</em>1I+CGA+<em>Eco</em>RIکه درصد چندشکلی بالاتری را تولید کرد، بهعنوان یک ابزار توانمند در تمایز ژنوتیپهای نزدیک و سایر برنامههای اصلاحی جو استفاده کرد.
تجزیه خوشه ای,تنوع ژنی نئی,شاخص شانون,محتوای اطلاعات چندشکل
https://cr.guilan.ac.ir/article_2284.html
https://cr.guilan.ac.ir/article_2284_e4b1e55b38a849a77141e684cbe3260c.pdf