دانشگاه گیلانتحقیقات غلات2252-01632320121227Effect of drought stress on yield and yield components in rice landraces and improved cultivars under Gonbad Kavous environmental conditionاثر تنش خشکی بر عملکرد و اجزای عملکرد دانه در ارقام بومی و اصلاح شده برنج در شرایط محیطی گنبد کاووس1651791654FAمهدیغیاثی اسکوئیدانشجوی سابق کارشناسی ارشد دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنرکرمانحسنفرحبخشاستادیار دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنرکرمانحسینصبوریاستادیار دانشکده کشاورزی دانشگاه گنبد کاووسقاسممحمدی نژاداستادیار دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنرکرمانJournal Article20120909To evaluate seed yield and some associated characteristics in rice under drought stress conditions, 15 rice genotypes (including seven local and eight foreign varieties) were studied in two environments (normal and drought stress conditions) using randomized complete block design with three replications in research field of Faculty of Agricultural Sciences, Gonbad Kavous University, in 2008. Analysis of variance showed that there were significant effect (p<0.01) of genotypes on all traits in two environments, so that local varieties showed a better response to drought stress than foreign varieties. Mean comparison of genotypes showed that the highest yield belonged to Domsiah and Sorkho cultivars in normal condition and Gardeh in stress condition. Evaluating the reduction percentage of traits mean showed that most damage of drought stress was due to increasing of unfilled grains (23.45%). 100 kernel weight under normal condition (0.89) and the number of filled grains under drought stress condition (0.92) had the highest positive correlation with the grain yield. Results of path analysis showed that the highest positive direct effect on grain yield was related to 100 kernel weight and the number of filled grains in non-stress and stress conditions, respectively, which were considered as the most important agronomic traits for selecting the higher yield cultivars under flooded and drought stresses.به منظور ارزیابی اثر تنش خشکی بر عملکرد دانه و تعدادی از صفات وابسته به آن، 15 ژنوتیپ برنج (شامل 7 رقم بومی و 8 رقم خارجی) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو محیط بدون تنش (غرقاب) و تنش خشکی پایان فصل در سال زراعی 1389 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه گنبد کاووس مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت معنیداری بین ژنوتیپها از نظر کلیهی صفات مورد مطالعه در دو شرایط محیطی وجود داشت، به طوری که ارقام بومی واکنش بهتری در مقابل تنش خشکی نشان دادند. در شرایط غرقاب، بیشترین میانگین عملکرد متعلق به ژنوتیپهای دمسیاه و سرخو بود و در شرایط تنش خشکی، رقم گرده بیشترین عملکرد را داشت. بررسی درصد کاهش میانگین صفات در اثر تنش خشکی نشان داد که بیشترین آسیب ناشی از تنش خشکی، به دلیل افزایش تعداد دانه پوک (23/45 درصد) بود. وزن صد دانه (89/0) در شرایط بدون تنش (غرقاب) و تعداد دانه پر (92/0) در شرایط تنش خشکی، بالاترین همبستگی مثبت و معنیدار را با عملکرد دانه داشتند. نتایج تجزیه علیت نشان داد که صفات مختلفی در توجیه عملکرد دانه در شرایط بدون تنش و تنش خشکی نقش داشتند، به طوری که در شرایط بدون تنش، وزن صد دانه و در شرایط تنش خشکی، تعداد دانه پر دارای بالاترین اثر مستقیم و مثبت بر عملکرد دانه بود. بنابراین، نتایج پژوهش حاضر نشان داد که صفات وزن صد دانه و تعداد دانه پر به عنوان مهمترین صفات زراعی برای انتخاب ارقام با عملکرد دانه بالا به ترتیب تحت شرایط بدون تنش (غرقاب) و تنش خشکی میباشند.https://cr.guilan.ac.ir/article_1654_f40966afd431786bd0e0f6406afaad3a.pdfدانشگاه گیلانتحقیقات غلات2252-01632320121227The study of yield stability of rice genotypes in Isfahan Provinceبررسی پایداری عملکرد ژنوتیپ های برنج در استان اصفهان1811921655FAاحمدرمضانیکارشناس ارشد مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهانJournal Article20120829Introducing of new genotypes and cultivars is one of the main reasons for increasing grain yield of crop plants in recent years. This research was carried out to evaluate the yield stability of rice genotypes in Isfahan province. In current study, eleven promising rice genotypes together with Sazandegi as control cultivar were evaluated using randomized complete block design with four replications in two locations of Isfahan province (Fozveh Research Station and Shorefirozan region) during 2008 and 2009. Results of combined analysis of variance for grain yield showed that the simple effects of year and location at 5% and genotype at 1% probability levels were significant. Also, interaction effects of year×location and year×genotype were significant at 5% and year×location×genotype at 1% probability levels. Results of stability analysis of genotypes by different methods showed that the genotypes 11, 2 and 4 were stable and had better responses to experimented environmental conditions than other genotypes. The grain yield of genotypes 2 and 4 was 8061 and 7955 kg.ha<sup>-1</sup>, respectively, which was 7.1% and 5.7 % higher than the control variety, Sazandegi. Results from current research showed that the genotypes 2 and 4 with desirable stable, high grain yield and suitable grain quality and agronomic characteristics were superior genotypes under Isfahan climate conditions.معرفی ارقام و ژنوتیپهای جدید یکی از دلایل عمده افزایش عملکرد محصولات زراعی در سالهای اخیر بوده است. این تحقیق با هدف بررسی پایداری عملکرد ژنوتیپهای برنج در مناطق مختلف استان اصفهان به اجرا گذاشته شد. در این مطالعه تعداد 11 ژنوتیپ امیدبخش برنج به همراه رقم شاهد سازندگی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 4 تکرار در دو منطقه (ایستگاه تحقیقاتی شهید فزوه و منطقه سهرفیروزان) طی سالهای 1387 و 1388 مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه مرکب عملکرد ژنوتیپها نشان داد که اثرات ساده سال و مکان در سطح احتمال 5 درصد و اثر ژنوتیپ در سطح احتمال 1 درصد معنیدار بودند. همچنین اثرات متقابل سال × مکان و سال × ژنوتیپ در سطح احتمال 1 درصد و اثر متقابل سه جانبه سال × مکان × ژنوتیپ در سطح احتمال 5 درصد معنیدار شدند. نتایج ارزیابی پایداری عملکرد ژنوتیپها به روشهای مختلف نشان داد که ژنوتیپهای 11، 2 و 4 پایدار بودند و در مقایسه با سایر ژنوتیپها، واکنش بهتری نسبت به شرایط محیطی مورد مطالعه نشان دادند. عملکرد ژنوتیپهای 2 و 4 به ترتیب 8061 و 7955 کیلوگرم در هکتار بود که به ترتیب 1/7 و 7/5 درصد از رقم شاهد سازندگی بیشتر بود. در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد که ژنوتیپهای 2 و 4 با دارا بودن پایداری مطلوب، عملکرد دانه بالا و خصوصیات زراعی و کیفیت دانه مناسب، به عنوان برترین ژنوتیپها در شرایط آب و هوایی اصفهان بودند.https://cr.guilan.ac.ir/article_1655_f26bb8b00b75c79f396971522dbd16ca.pdfدانشگاه گیلانتحقیقات غلات2252-01632320130121The effect of salinity stress and irrigation regimes on yield and water productivity in cracked paddy rice fieldاثر تنششوری و رژیم آبیاری بر عملکرد برنج و کارایی مصرف آب در خاکهای ترکدار شالیزاری1932081656FAعلیاشرفصدرالدینیدانشیار گروه مهندسی آب دانشگاه تبریزفاطمهسلحشور دلیونددانشجوی دکترای آبیاری و زهکشی دانشگاه تبریزJournal Article20120904The most common irrigation method for Iran's paddy rice fields is continuous flooding that it changes to intermittent irrigation in water shortage. On the other hand, several droughts and also construction and operation of different dams in Sepidroud River watershed cause to decrease the water quality of this river in the recent years. In this study the combined effects of salinity and drought stresses were investigated on horizontal and vertical water flow in cracked soil of a Hashemi cultivar paddy field (most common cultivar in Guilan Province). Treatments were consist of two irrigation strategies, namely continuous and intermittent (6 days intervals) flooding methods by applying 5cm water height and three salinity stress by using irrigation water at three electric conductivity levels of 2, 3 and 4 dsm<sup>-1</sup>. These treatments applied in two conditions consist of crack width 3 mm and 2 cm. The results indicate that when cracks by average width of 2 cm form in paddy field, daily irrigation of the crop even with inferior quality water can cause to higher yield than intermittent irrigation. In spite of less irrigation water for 6 days interval treatments, continuous irrigation treatments with 3 mm width cracks had the highest water productivity. Also, cracks by average width of 2 cm, increase lateral flow significantly. The effect of irrigation water salinity on lateral flow rate was not significant and cracks became irreversible even after rewetting.روش غالب آبیاری در شالیزارهای ایران روش غرقابی با جریان مداوم در طول فصل رشد است که در هنگام کمبود آب به روشهای تناوبی تغییر مییابد. از سوی دیگر خشکسالیهای متعدد سالهای اخیر و نیز اجرا و بهرهبرداری از سدهای متعدد در حوضه آبریز رودخانه سپیدرود، کیفیت آب این رودخانه را به طور محسوسی کاهش داده است. در این مطالعه اثر تنشهای شوری و خشکی بر جریان افقی و عمودی آب در خاکهای ترکدار شالیزاری در حضور گیاه برنج رقم هاشمی (رقم غالب استان گیلان) مورد بررسی قرار گرفت. تیمارهای مورد مطالعه شامل دو استراتژی آبیاری (غرقاب مستمر و دور آبیاری 6 روز با ارتفاع استغراق 5 سانتیمتر برای هر کدام) و تیمارهای تنش شوری با کاربرد آب آبیاری در سه سطح 2، 3 و 4 دسیزیمنس بر متر بود که در دو حالت ترک مویین (3 میلیمتر) و ترک متوسط (2 سانتیمتر) اعمال شدند. نتایج نشان داد چنانچه ترکهایی با اندازه متوسط در سطح مزرعه تشکیل شود، آبیاری مداوم گیاهان حتی با آبی با کیفیت پایین منجر به عملکرد بالاتری نسبت به استفاده از دور آبیاری شش روز خواهد شد. علیرغم مصرف کمتر آب در تیمارهای با دور آبیاری 6 روز، بیشترین بهرهوری آب مربوط به تیمارهای آبیاری غرقاب در شرایط ترک مویین بود. ترکهای متوسط ایجاد شده در سطح شالیزار نیز به طور قابل توجهی نشت جانبی را افزایش دادند، اما اثر شوری آب آبیاری بر شدت نشت جانبی معنیدار نبود و ترکها بعد از مرطوب کردن خاک بسته نشدند.https://cr.guilan.ac.ir/article_1656_56910922aea58b6e76e97ee4df26991d.pdfدانشگاه گیلانتحقیقات غلات2252-01632320130218Increasing accuracy of regional rice yield estimation by improvement of spatial resolution of leaf area index maps in VSM vegetative modelافزایش دقت برآورد منطقه ای عملکرد برنج با ارتقای قدرت تفکیک مکانی داده های ماهواره ای شاخص سطح برگ در مدل گیاهی VSM2092211657FAشیدامختاریدانشجوی کارشناسی ارشد آبیاری و زهکشی، گروه مهندسی آب دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلاننادرپیرمرادیاناستادیار گروه مهندسی آب دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلانمجیدوظیفه دوستاستادیار گروه مهندسی آب دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلانناصردواتگراستادیار پژوهش موسسه تحقیقات برنج کشورJournal Article20121016VSM is a simple vegetative simulation model which in spite of needs to a few input data, its accuracy in field scale is acceptable. However due to high uncertainty in input data, its application in regional studies is very limited. In this study, the regional rice estimation was improved by combining VSM model with satellite data of short wave solar radiation and leaf area index. The spatial resolution of remotely sensed leaf area index from MODIS was improved using downscaling technique and high spatial satellite data of Landsat TM. Later its impact was investigated on validation process of regional rice estimation. Comparison of observed and estimated LAI with (or without) downscaling indicated that in case of applying down scaling technique accuracy of LAI maps will increase up to two times (from R<sup>2</sup>= 0.44 to R<sup>2</sup>= 0.87). The results indicated also in case of using downscaled LAI data in VSM model, the overall accuracy of regional rice yield estimation will increase dramatically (from R<sup>2</sup>= 0.64 to R<sup>2</sup>= 0.91).مدل VSM یک مدل گیاهی ساده است که با وجود نیاز به اطلاعات ورودی اندک از دقت قابل قبولی در برآورد عملکرد مزرعهای برنج برخوردار است، اما به دلیل عدم قطعیت در دادههای ورودی، کاربرد مدل در مطالعات منطقهای با محدودیت روبرو است. این محدودیت با تلفیق مدل با دادههای ماهوارهای قابل رفع شدن است. در این پژوهش، پس از تلفیق مدل VSM با دادههای ماهوارهای تابش طول موج کوتاه و شاخص سطح برگ، تأثیر ارتقای قدرت تفکیک مکانی دادههای ماهوارهای شاخص سطح برگ بر برآورد منطقهای عملکرد برنج مورد بررسی قرار گرفت. تصاویر شاخص سطح برگ پس از استخراج از تصاویر سنجنده مادیس با قدرت تفکیک مکانی 250 متر با استفاده از تکنیکهای ریزمقیاس و کاربرد تصاویر سنجنده لندست TM5 تا قدرت تفکیک مکانی 30 متر ارتقا یافت و سپس تأثیر آن بر دقت واسنجیها در برآوردهای منطقهای عملکرد برنج مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از مقایسه شاخص سطح برگ مشاهدهای و برآورد شده، بیانگر افزایش دو برابری دقت برآورد شاخص سطح برگ پس از ارتقای قدرت تفکیک مکانی دادههای ماهوارهای شاخص سطح برگ (از ضریب تبیین 44/0 به 87/0) بود. نتایج تلفیق مدل با دادههای ماهوارهای نیز نشان داد که دقت مدل در برآورد عملکرد منطقهای برنج با کاربرد دادههای ریز مقیاس شده شاخص سطح برگ (قدرت تفکیک مکانی 30 متر) به طور چشمگیری افزایش یافت (ضریب تبیین از 64/0 به 91/0 افزایش یافت).https://cr.guilan.ac.ir/article_1657_4fefa3392cd570b7b66b015d2d610c6a.pdfدانشگاه گیلانتحقیقات غلات2252-01632320130121Comparison of the efficacy of penoxsulam with some common paddy rice herbicidesمقایسه کارایی پنوکسولام با برخی علفکشهای رایج شالیزار2232351658FAولی الهمعاذی کجلدانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی میانهبیژنیعقوبیاستادیار موسسه تحقیقات برنج کشور (رشت)آتوسافرحپورکارشناس موسسه تحقیقات برنج کشور (رشت)مهدیمهرپویاناستادیار دانشگاه آزاد اسلامی میانهعلیواحدیاستادیار دانشگاه آزاد اسلامی آستاراJournal Article20120930A two year study was carried out at Rice Research Institute of Iran in 2010 and 2012 in order to study the response of rice and paddy weeds to a new dual purpose herbicide penoxsulam in comparison with current used herbicides. First year treatments included penoxsulam doses in 24, 30, 36, 42 & 48 (gr.ai.ha<sup>-1</sup>), butachlor+bensulforunmethyl (BSM), butachlor+cinosulfuron and anilofos+Cinosulfuron and the second year treatments were penoxsulam at two levels (30 & 40 gr.ai.ha<sup>-1</sup>), oxadiargyl+BSM, thiobencarb (TB) and TB+BSM. All common herbicides were studied in recommended doses. Results showed penoxsulam phytotoxicity on rice 2 & 4 WAT was similar and more than current used herbicides respectively. Penoxsulam efficacy on barnyardgrass control in first and second year of trial was similar and less than current used herbicides. Also penoxsulam efficacy on sedges and broadleaf control was less than current used herbicides in both years. Decreased efficacy of penoxsulam in barnyardgrass control in the second year of study was probably because of water shortages and lack of permanent flooding. In first year of study average efficacy of butachlor+BSM or cinosulfuron to control “sedges and broadleaf” was 99, 89, and 85 % in 2, 4 and 10 WAT and penoxsulam in max recommended dose and similar rating times 61, 40 and 57% respectively. In second year of experiment penoxsulam max efficacy on ricefield bulrush (<em>Schoenoplectus </em><em>maritimus</em>) and pondweed (<em>Potamogeton</em> <em>nodusus</em>) control was 31% and BSM in mixture with graminicides decreased their biomass more than 90% in 4-WAT. The highest grain yield 3650 kg/ha recorded in butachlor+cinosulfuron in first year. Butachlor + BSM yielded 2913 kg/ha, statistically similar to hand weeded and recommended dose of penoxsulam. Dual purpose herbicide anilofos+ethoxysulfuron lacked enough efficacy on all weeds control and yielded similar to infested treatment statistically. Also the second year results confirmed the first year’s one, and showed mixture of graminicides (thiobencarb or oxadiargyl) with BSM had the highest grain yield (≥3666 kg.ha<sup>-1</sup>) and penoxsulam in two investigated doses showed 25 and 48% less yield in comparison respectively. Based on results of this study penoxsulam in comparison with current used herbicides had more durable toxicity on rice, less consistency on barnyardgrass control and also lacked enough efficacy on two important perennial weed pondweed and ricefield bulrush.آزمایشی دو ساله جهت مطالعه واکنش برنج و علفهای هرز شالیزار به علفکش جدید دو منظوره پنوکسولام در مقایسه با برخی علفکشهای انتخابی رایج برنج طی سالهای 1389 و 1391 در مؤسسه تحقیقات برنج کشور اجرا شد. تیمارهای سال اول شامل پنوکسولام در غلظتهای 24، 30، 36، 42 و 48 (گرم ماده موثره در هکتار)، بوتاکلر+ بنسولفورونمتیل، بوتاکلر+سینوسولفورون و آنیلوفوس+اتوکسیسولفورون و تیمارهای سال دوم پنوکسولام در دو سطح 30 و 40 (گرم ماده موثره در هکتار)، اکسادیارژیل+بنسولفورونمتیل، تیوبنکارب+بنسولفورونمتیل و تیوبنکارب بود. تیمارهای علفکشی رایج در غلظت توصیه شده بررسی شدند. نتایج نشان داد که گیاهسوزی پنوکسولام بر روی برنج در 2 و 4 هفته پس از نشاءکاری (WAT) به ترتیب مشابه و بیشتر از علفکشهای رایج بود. کارایی پنوکسولام در کنترل سوروف در سال اول و دوم آزمایش به ترتیب مشابه و کمتر از علفکشهای رایج و در کنترل «جگنها و پهنبرگها» در هر دو سال اجرای آزمایش کمتر از آنها بود. کاهش کارایی پنوکسولام در کنترل سوروف در سال دوم احتمالاً به دلیل کمبود آب و فقدان غرقاب دائم بود. متوسط کارایی بوتاکلر+بنسولفورونمتیل یا سینوسولفورون در سال اول در کنترل «جگنها و پهنبرگها» به طور متوسط به ترتیب 99، 89 و 85 درصد در 2، 4 و 10 WAT و کارایی پنوکسولام در حداکثر دز توصیه شده و زمانهای مشابه به ترتیب 61، 40 و 57 درصد بود. در سال دوم اجرای آزمایش و در 4-WAT کارایی پنوکسولام در کنترل «پیزور و گوشاب» حداکثر 31 درصد و «بنسولفورونمتیل در اختلاط با باریکبرگکشها» حداقل 90 درصد بود. بیشترین عملکرد شلتوک در سال نخست اجرای آزمایش در تیمار بوتاکلر+سینوسولفورون 3650 (kg/ha) و تیمار بوتاکلر+ بنسولفورونمتیل به مقدار 2913 (kg/ha) با شاهد وجین دستی و دز توصیه شده پنوکسولام از نظر آماری مشابه بود. علفکش آنیلوفوس+اتوکسیسولفورون فاقد کارایی کافی در کنترل تمام علفهایهرز و عملکرد آن با شاهد بدون وجین مشابه بود. اختلاط تیوبنکارب یا اکسادیارژیل با بنسولفورونمتیل در سال دوم دارای بیشترین عملکرد شلتوک (3666≤)و پنوکسولام در حداقل و حداکثر دز مورد بررسی در مقایسه به ترتیب دارای 25 و 48 درصد عملکرد کمتری بود. به طور کلی بر اساس نتایج این تحقیق پنوکسولام در مقایسه با علفکشهای رایج دارای دوام بیشتر گیاهسوزی بر روی برنج، طول دوره کارایی کمتر در کنترل علفهرز سوروف و فاقد کارایی کافی در کنترل دو علفهرز مهم پیزور و گوشاب بود.https://cr.guilan.ac.ir/article_1658_354180f803571be5bb5b2ddad1e58dbd.pdfدانشگاه گیلانتحقیقات غلات2252-01632320130204The isolation and identification of some rice (Oryza sativa L.) lines and hybrids using molecular markers associated with cold toleranceتفکیک و شناسایی تعدادی از لا ینها و هیبریدهای برنج (Oryza sativa L.) با استفاده از نشانگرهای مولکولی مرتبط با تحمل به سرما2372481659FAفاطمهچمنی محصصدانشجوی سابق کارشناسی، گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلانحبیب الهسمیع زاده لاهیجیدانشیار گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلانمحمد مهدیسوهانیاستادیار گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان0000-0003-4545-7306بابکربیعیدانشیار گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان0000-0001-5432-4498سهیلاطالش ساسانیمربی گروه علوم باغبانی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلانJournal Article20120814In this study, 24 SSR markers associated with QTL controlling cold tolerance and four markers associated with cold genes were used to determine the genetic affinity of nine parental lines (including four Iranian susceptible lines and five tolerant IRRI lines) and their 20 hybrid combinations to cold stress. The Evaluation of relationship between SSR markers associated with QTLs controlling cold tolerance with susceptible and tolerant genotypes indicated that RM292, RM261, RM270, RM263, RM283, RM7200, RM7003, RM239، RM6770, RM101 and RM335 were able to separate four Iranian susceptible genotypes from five IRRI tolerant genotypes. Hassani and Binam genotypes had the most and the least similarity with IRRI genotypes, respectively. Markers associated with cold genes didn’t show any polymorphism between parents. Among the 24 used SSR markers, 18 markers were polymorph that amplified 51 polymorphic bands. The maximum band number (six and five) was produced by RM84 and RM202, respectively. The minimum band number (two) was produced by RM335, RM292, RM420, RM341, RM261, RM270 and RM283. PIC value for SSR primers varied from 0.25 to 0.40. Cluster analysis using UPGMA based on SSR markers and simple matching coefficient separated 9 parental lines and their 20 hybrid combinations into four groups, including 6, 5, 15 and 3 genotypes, respectively. Totally, hybrids were more similar to the IRRI genotypes. Results of canonical discriminant function Analysis using the Fisher<sup>’</sup>s linear method showed that the UPGMA method separated the genotypes with the 93.1 ٪ accuracy.به منظور تعیین قرابت ژنتیکی چهار لاین ایرانی حساس به سرما و پنج لاین مقاوم به سرما با منشأ IRRI و 20 هیبرید حاصل از تلاقی آنها<em>، </em>تعدا<em>د</em> 24 نشانگر SSR مرتبط با QTLهای کنترل کننده مقاومت به سرما و چهار نشانگر مرتبط با <br /> ژنهای مقاومت به سرما مورد ارزیابی قرار گرفتند. بررسی ارتباط بین نشانگرهای SSR مرتبط با QTLهای کنترلکننده مقاومت به سرما با ارقام حساس و مقاوم به سرما نشان داد که نشانگرهای RM292، RM261، RM270، RM263، RM283، RM7200، RM7003، RM239، RM6770، RM101 و RM335 به خوبی توانستند ژنوتیپهای حساس ایرانی را از ژنوتیپهای مقاوم به سرما با منشأ IRRI جدا کنند. ژنوتیپهای حسنی و بینام به ترتیب بیشترین و کمترین شباهت را با ژنوتیپهای با منشأ IRRI داشتند. نشانگرهای مرتبط با ژنهای مقاوم به سرما در بین والدین چند شکلی نشان ندادند. از میان 24 نشانگر SSR استفاده شده، 18 نشانگر چند شکلی نشان دادند که تعداد 51 نوار چند شکل را بین 9 ژنوتیپ والدی تولید کردند. از بین نشانگرهای SSR، RM84 و RM202 با شش و پنج نوار بیشترین و نشانگرهای RM335، RM292، RM420،RM341 ، RM261، RM270 و RM283 با دو نوار کمترین تعداد نوار چند شکل را ایجاد نمودند. محتوای اطلاعات چند شکلی (PIC) نشانگرهای SSR بین 25/0 تا 40/0 متغیر بود. تجزیه خوشهای به روش UPGMA بر اساس ضریب تطابق ساده و بر پایه نشانگرهای SSR، نه لاین والدینی و 20 هیبرید آنها را در چهار گروه قرار داد، که به ترتیب شامل 6، 5، 15 و 3 ژنوتیپ بودند. در مجموع هیبریدها شباهت بیشتری با ژنوتیپهای IRRI داشتند. تابع تشخیص کانونی به روش خطی فیشر نشان داد که صحت گروه بندی حاصل از تجزیه خوشهای 1/93 درصد بود.https://cr.guilan.ac.ir/article_1659_645d9f3715fc12f1f358b2649a3d92c2.pdf