دانشگاه گیلان
تحقیقات غلات
2252-0163
2538-6115
10
1
2020
05
21
گروهبندی لاینهای نوترکیب برنج با استفاده از روشهای تجزیه خوشهای و تجزیه به مولفههای اصلی
1
17
FA
منا
پیشنماززاده امامی
دانشجوی دکتری، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی ، واحد میانه، دانشگاه آزاد اسلامی، میانه، ایران
emami.mona@ymail.com
علی اکبر
عبادی
استادیار پژوهش، موسسه تحقیقات برنج کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، رشت، ایران
ebady_al@yahoo.com
ناصر
محب علیپور
استادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، واحد میانه، دانشگاه آزاد اسلامی، میانه، ایران
n.mohebalipour@gmail.com
حسن
نورافکن
استادیار، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی ، واحد میانه، دانشگاه آزاد اسلامی، میانه، ایران
hassannourafcan@gmail.com
جلیل
اجلی
0000-0002-7235-8170
استادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی ، واحد میانه، دانشگاه آزاد اسلامی، میانه، ایران
jalil.ajali@yahoo.com
10.22124/cr.2020.16522.1602
بهمنظور مطالعه تنوع ژنتیکی و گروهبندی لاینهای نوترکیب برنج، تعداد 144 لاین نوترکیب حاصل از تلاقی دو رقم برنج ایرانی نعمت و هاشمی در موسسه تحقیقات برنج کشور در دو سال زراعی 1396 و 1397 ارزیابی شدند. آزمایش بر اساس طرح حجیمشده (آگمنت) انجام شد و چهار رقم (دو والد هاشمی و نعمت و دو رقم علیکاظمی و خزر) بهعنوان تیمارهای شاهد در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار ارزیابی شدند. نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد که تفاوتهای معنیداری بین ژنوتیپهای برنج از نظر تمامی صفات مورد مطالعه وجود داشت. بیشترین تنوع در هر دو سال بهترتیب برای صفات طول خروج خوشه از غلاف و عملکرد دانه و کمترین تنوع برای ضریب تبدیل مشاهده شد. مقایسه میانگینها نشان داد که بعضی از لاینها از لحاظ عملکرد و سایر صفات مهم زراعی نسبت به سایر لاینها برتری داشتند. تجزیه خوشهای بر مبنای میانگین دادههای دو سال، لاینهای مورد مطالعه را در چهار گروه قرار داد. نتایج تجزیه به مولفههای اصلی نیز نشان داد که پنج مولفه اصلی مستقل در حدود 82 درصد از تغییرات کل را توجیه کردند و نمودار دوبعدی حاصل نیز لاینهای مورد مطالعه را در سه گروه دستهبندی کرد. با توجه به نتایج مقایسه میانگینها، تجزیه خوشهای و تجزیه به مولفههای اصلی، لاینهای 157، 113، 114، 142 و 130 با داشتن بیشترین مقدار عملکرد و کمترین مقدار دوره رسیدگی، بهعنوان لاینهای برتر پرمحصول و زودرس در این مطالعه انتخاب شدند و میتوانند برای معرفی رقم یا تولید هیبرید در برنامههای اصلاحی بعدی مورد استفاده قرار گیرند.
تنوع ژنتیکی,زودرسی,ضریب تبدیل,عملکرد دانه
https://cr.guilan.ac.ir/article_4383.html
https://cr.guilan.ac.ir/article_4383_20183207e7c8db5f943801485354c95c.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات غلات
2252-0163
2538-6115
10
1
2020
05
21
گزینش لاین های نوترکیب پرمحصول و برتر نسل F11 برنج با استفاده از روش گزینش شاخصی
19
32
FA
وحید
جوکارفرد
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
siavashjokarfard@gmail.com
بابک
ربیعی
0000-0001-5432-4498
استاد، گروه مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
cr@guilan.ac.ir
10.22124/cr.2020.15705.1568
مهمترین هدف اصلاحی در بیشتر گیاهان زراعی، افزایش عملکرد دانه است، با اینحال ماهیت ژنتیکی پیچیده عملکرد و تاثیرپذیری آن از صفات دیگر موجب میشود که گزینش مستقیم بر مبنای عملکرد دانه چندان موفقیتآمیز نباشد. از اینرو، لازم است صفات دیگری با توارث سادهتر و وراثتپذیری بالاتر از عملکرد بهعنوان معیارهای گزینشی معرفی شوند تا گزینش غیرمستقیم بر مبنای آنها در نهایت بتواند موجب بهبود عملکرد دانه در جمعیت مورد مطالعه شود. هدف از این تحقیق، شناسایی و معرفی معیارهای گزینش مناسب بهمنظور اصلاح عملکرد دانه در یک جمعیت نسل F<sub>11</sub> برنج با استفاده از شاخص گزینش پایه بود. مواد گیاهی تحقیق، 141 لاین نوترکیب نسل F<sub>11</sub> حاصل از تلاقی دو رقم برنج ایرانی سپیدرود و غریب بودند که در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان در سال 1397 کشت شدند. صفات مورد مطالعه شامل تعداد روز تا 50 درصد گلدهی، تعداد روز تا رسیدگی، ارتفاع بوته، تعداد پنجه و تعداد خوشه در بوته، طول خوشه، تعداد دانه پر، پوک و تعداد کل دانه در خوشه، درصد باروری خوشه، وزن هزار دانه، طول، عرض و شکل دانه و عملکرد دانه بود. نتایج تجزیه علیت فنوتیپی و ژنوتیپی نشان داد که صفات تعــداد خوشه در بوته، تعداد دانه پر در خوشه و وزن هزار دانه دارای بیشترین اثر مستقیم مثبت و معنیدار بر عملکرد دانه بودند. بررسی شاخصهای انتخاب پایه و مقایسه آنها بر مبنای معیارهای مختلف ارزیابی شده، بهویژه میزان پیشرفت ژنتیکی هر یک از صفات و سودمندی نسبی گزینش بر مبنای شاخص در مقایسه با گزینش مستقیم بر مبنای عملکرد دانه، نشان داد که استفاده از شاخصهای گزینش پایه بر مبنای ضرایب همبستگی فنوتیپی و ژنوتیپی معنیدار با عملکرد دانه و نیز ضرایب علیت صفات تعداد خوشه در بوته، تعداد دانه پر در خوشه و وزن هزار دانه، مطلوبترین شاخصها جهت گزینش لاینهای پرمحصول در جمعیت نسل F<sub>11</sub> مورد مطالعه بودند.
پیشرفت ژنتیکی,تجزیه علیت,سودمندی نسبی,همبستگی ژنوتیپی
https://cr.guilan.ac.ir/article_4384.html
https://cr.guilan.ac.ir/article_4384_493a7fcdec2c1d136f4c7a5281ac0348.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات غلات
2252-0163
2538-6115
10
1
2020
05
21
ارزیابی شاخص های مالی و متغیرهای اثرگذار بر پذیرش کشت کلزا به عنوان کشت دوم در شالیزارهای استان گیلان
33
43
FA
محمد کریم
معتمد
دانشیار، گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
motamed@guilan.ac.ir
صغری
جوزائی
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
s.jouzaei@gmail.com
محمد
کاوسی کلاشمی
0000-0003-1789-4496
استادیار، گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
mkavoosi@guilan.ac.ir
10.22124/cr.2020.15524.1554
با توجه به اهمیت کلزا بهعنوان کشت دوم، تحقیق حاضر با هدف ارزیابی شاخصهای مالی و متغیرهای اثرگذار بر پذیرش کشت کلزا بهعنوان کشت دوم در شالیزارهای استان گیلان در سال زراعی 98-1397 انجام شد. پژوهش از نوع علی- توصیفی بود و برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه محققساخته استفاده شد. در مجموع 150 کشاورز از سطح استان بهعنوان نمونه مورد مطالعه قرار گرفتند. روایی پرسشنامه از طریق پانل متخصصان و پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ ارزیابی شد و مقدار آن 87/0 بهدست آمد. نتایج ارزیابی شاخصهای مالی نشان داد که در شرایط حاضر، کشت کلزا از نظر مالی برای شالیکاران گیلانی از توجیه کمتری برخوردار است. نتایج تحلیل رگرسیون بهمنظور تعیین عوامل مؤثر بر پذیرش شالیکاران جهت کشت کلزا نشان داد که شرکت در کلاسهای ترویجی- آموزشی، متوسط درآمد کلزا، سن کشاورز و سابقه کشت کلزا در مجموع 84 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کردند. بر اساس نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، موانع و محدودیتهای کشت کلزا از دیدگاه شالیکاران استان گیلان در سه عامل، مشکلات مربوط به کاشت و داشت کلزا، مشکلات پس از برداشت کلزا و مشکلات مربوط به شرایط اقتصادی، اقلیمی، اراضی و بیمهای کشت کلزا دستهبندی شدند. بهطور کلی، نتایج این تحقیق نشان داد که با برگزاری کلاسهای ترویجی- آموزشی با کیفیت بیشتر با توجه به نیاز کشاورزان، برقراری ارتباط مؤثر بین کنشگران و تأسیس کارخانجات فرآوری کلزا احتمالاً بتوان موانع پیش روی کشت کلزا بهعنوان محصول دوم در شالیزارهای استان گیلان را از بین برد.
پرسش نامه محقق ساخته,پژوهش علی- توصیفی,تحلیل عاملی اکتشافی,روایی و پایایی پرسشنامه
https://cr.guilan.ac.ir/article_4385.html
https://cr.guilan.ac.ir/article_4385_cb58d12a26fbb8829fb30bf6e6368812.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات غلات
2252-0163
2538-6115
10
1
2020
05
21
تاثیر تنش شوری بر عملکرد گیاه ذرت بر اساس توابع تولید کلان طی رشد زایشی
45
59
FA
وحیدرضا
جلالی
دانشیار، پژوهشکده فناوری تولیدات گیاهی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایران
v.jalali@uk.ac.ir
صفورا
اسدی کپورچال
استادیار، گروه علوم خاک، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
safooraasadi@guilan.ac.ir
10.22124/cr.2020.15095.1538
ذرت در مواجهه با تنش شوری، واکنشهای متفاوتی را طی مراحل مختلف رشدی نشان میدهد و دوره رشد زایشی، حساسترین دوره زندگی گیاه است. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی توانمندی مدلهای شبیهساز شوری در تخمین عملکرد ذرت رقم سینگل کراس 704 طی دوره رشد زایشی بود. برای این منظور، مدلهای فرایندی- فیزیکی شامل ماس و هافمن، ونگنوختن و هافمن، دیرکسن و همکاران و همایی و همکاران مورد استفاده قرار گرفتند. بهمنظور ایجاد شرایط واقعی رشد در خاکهای شور، از آب شور طبیعی دریاچه نمک نوق واقع در رفسنجان استفاده و برای تهیه تیمارهای شوری مورد مطالعه در این آزمایش با آب معمولی رقیق شد. تیمارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل سطوح شوری 1، 2، 4، 6 و 8 دسیزیمنس بر متر بههمراه یک تیمار آب غیرشور (بهعنوان شاهد) بودند که در سه تکرار مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل از آمارههای ضریب کارآیی اصلاح شده (E')، شاخص مطابقت اصلاح شده (d') و ضریب جرم باقیمانده (CRM)، نشان داد که برای متغیر ارتفاع اندام هوایی، مدل ونگنوختن و هافمن با دارا بودن بیشترین دقت (91/0=d' و 87/0=E') دقیقترین مدل بود، در حالیکه برای متغیر وزن خشک اندام هوایی، مدل غیرخطی همایی و همکاران (90/0=d' و 86/0=E') و برای متغیر عملکرد نهایی دانه، مدل ماس و هافمن (96/0=d' و 94/0=E') دارای بیشترین دقت بودند و بهترین تخمین را ارایه دادند. بهطور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد که مدلهای شبیهساز شوری، توانمندی خوبی در تخمین عملکرد گیاه ذرت تحت شرایط تنش شوری و مدیریت بهتر تخصیص منابع آب کمکیفیت در مراحل مختلف رشد گیاه داشتند. بهعبارت دیگر، استفاده از مدلهای چهارگانه ماس و هافمن، ونگنوختن و هافمن، دیرکسن و همکاران و همایی و همکاران، میتوانند ابزار موثری در استفاده از منابع آب شور با درجات مختلف شوری در جهت دستیابی به تولید بهینه ذرت باشند. بنابراین، با تعیین دقیق مدل بهینه برای هر دوره رشد و پذیرش میزان ریسک افت عملکرد بهازای میزان شوری آب آبیاری، میتوان بهطور قابلتوجهی از منابع آب کمکیفیت نیز در تولید محصول ذرت بهره برد.
افت عملکرد,تنش غیر زیستی,شاخص مطابقت,شبیه سازی
https://cr.guilan.ac.ir/article_4386.html
https://cr.guilan.ac.ir/article_4386_b1b0e84efd3f795673fd938755add023.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات غلات
2252-0163
2538-6115
10
1
2020
05
21
ارزیابی روابط بین صفات و انتخاب ژنوتیپهای برتر گندم نان با استفاده از روش بایپلات ژنوتیپ در عملکرد× صفت
61
72
FA
مهناز
رحمتی
استادیار پژوهش، بخش تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی لرستان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، خرمآباد، ایران
avinmahnaz@gmail.com
10.22124/cr.2020.15458.1551
انتخاب ژنوتیپهای پرمحصول و پایدار بهویژه برای شرایط دیم از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از این تحقیق، استفاده از روش بایپلات ژنوتیپ در عملکرد × صفت (GYT) جهت انتخاب ژنوتیپهای برتر گندم نان بر اساس ترکیب عملکرد - صفت تحت شرایط دیم بود. بههمین منظور، 16 ژنوتیپ گندم نان در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در دو سال زراعی (98-1396) ارزیابی شدند. مقایسه میانگین عملکرد دانه ژنوتیپها در سالهای اجرای آزمایش نشان داد که ژنوتیپهای G1 (رقم آفتاب)، G15 و G8 بهترتیب با میانگین عملکرد دانه 3433، 3269 و 3232 کیلوگرم در هکتار دارای بیشترین عملکرد دانه بودند. بررسی نمودار چندضلعی بایپلات GYT نشان داد که ژنوتیپ G8 در ترکیب وزن هزار دانه، تعداد دانه در سنبله و طول سنبله با عملکرد دانه، بهترین ژنوتیپ بود. ژنوتیپ G1 نیز در ترکیب تعداد سنبلچه در سنبله، طول ریشک و زودرسی با عملکرد دانه از برتری نسبی برخوردار بود. نمایش مختصات تستر متوسط (ATC) بایپلات GYT، ژنوتیپهای G1، G8 و G15 را با کلیه ترکیبات مثبت عملکرد- صفت بهعنوان بهترین ژنوتیپها و ژنوتیپهای G13، G4، G14 و G7 را بهعنوان ضعیفترین ژنوتیپها شناسایی کرد. ژنوتیپهای G15 و G16 نیز برای ترکیبات عملکرد- صفت متعادل بودند. رتبهبندی ژنوتیپها بر اساس شاخص GYT نیز نشان داد که ژنوتیپهای G1، G8 و G15 بهترین ترکیب عملکرد دانه با صفات مورد ارزیابی را در سالهای اجرای آزمایش داشتند. بر اساس نتایج بهدست آمده از این تحقیق، همبستگی بالایی بین وزن هزار دانه، تعداد دانه در سنبله و وزن دانه در سنبله در ترکیب با عملکرد دانه مشاهده شد که نشاندهنده سودمندی بالای ترکیب این صفات با عملکرد دانه برای بهبود عملکرد ژنوتیپهای گندم نان تحت شرایط دیم است.
شاخص GYT,شرایط دیم,مختصات تستر متوسط
https://cr.guilan.ac.ir/article_4387.html
https://cr.guilan.ac.ir/article_4387_2c7d0bae85f9b6967caf8021f014ec75.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات غلات
2252-0163
2538-6115
10
1
2020
05
21
بررسی رشد مجدد علفهای هرز جودره (Hordeum spontaneum Koch.) و چاودار وحشی (Secale cereale L.) در مقایسه با گندم پس از تنش یخزدگی
73
85
FA
علیرضا
حسن فرد
0000-0002-5256-6394
دانشجوی دکتری، گروه اگروتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
alireza.hasanfard@yahoo.com
ابراهیم
ایزدی دربندی
دانشیار، گروه اگروتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
e-izadi@um.ac.ir
10.22124/cr.2020.15633.1562
اطلاع از میزان تحمل به تنش یخزدگی در چاودار وحشی و جودره، بهعنوان مهمترین علفهای هرز مزارع گندم، میتواند زمینهساز پیشبینی پراکنش جغرافیایی و برنامهریزیهای مدیریتی آنها باشد. بههمین منظور، آزمایشی در دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در پاییز سال 1396 انجام شد. دو ژنوتیپ گندم (رقم پیشگام و توده بومی قزلخوشه) و دو علف هرز (جودره و چاودار وحشی) تا مرحله دو تا چهار برگی حقیقی تحت شرایط طبیعی رشد و سپس در معرض گستره دمایی 4+ تا 20- درجه سلسیوس (4+ درجه بهعنوان شاهد و صفر، 4- ، 8- ، 12- ، 16- و 20- درجه سلسیوس بهعنوان دماهای یخزدگی) قرار گرفتند. نتایج نشان داد که کاهش دما از 8- به 12- درجه سلسیوس، منجر به کاهش 36 درصدی بقای جودره شد، در حالیکه بقای گندم (رقم پیشگام و توده قزلخوشه) و چاودار وحشی تا دمای 12- درجه سلسیوس، 100 درصد بود. بیشترین دمای کاهنده 50 درصد از بقا (°C 8/12- =LT<sub>50su</sub>) و همچنین بیشترین دمای کاهنده 50 درصد از سطح برگ (°C 2/11- =RLAT<sub>50</sub>) به علف هرز جودره تعلق داشت. در بین گونههای گیاهی مورد مطالعه، گندم توده قزلخوشه و چاودار وحشی بهترتیب با 8/11- و 6/11- درجه سلسیوس، کمترین دمای کاهنده 50 درصد از وزن خشک اندام هوایی (RSDWT<sub>50</sub>)را داشتند، در حالیکه جودره با1/8- درجه سلسیوس، بیشترین میزان RSDWT<sub>50</sub>را دارا بود. بیشترین و کمترین عدد کلروفیلمتر در بین گیاهان زنده، بهترتیب در دماهای 4+ و 12- درجه سلسیوس مشاهده شد و چاودار وحشی با 5/19 واحد اسپد و جودره با 3/10 واحد اسپد بهترتیب بیشترین و کمترین عدد کلروفیلمتر را نشان دادند. نتایج این تحقیق نشان داد که تحمل بالای چاودار وحشی به تنش یخزدگی، احتمالاً یکی از دلایل اصلی حضور وسیع آن در مزارع گندم زمستانه است. بنابراین، پیشبینی پراکنش و تهاجم احتمالی و در نتیجه اقدامات مناسب برای مدیریت این علف هرز در مناطقی با اقلیم سرد، ضروری است.
برنامهریزی مدیریتی,پراکنش جغرافیایی,درصد بقا,سطح برگ,کلروفیلمتر
https://cr.guilan.ac.ir/article_4388.html
https://cr.guilan.ac.ir/article_4388_c61f82fd0bdf1ff780b3a6338b8d3e6e.pdf
دانشگاه گیلان
تحقیقات غلات
2252-0163
2538-6115
10
1
2020
05
21
رابطه مساحت مزارع گندم آبی حوزه مرکزی شهرستان اراک با تنوع، غالبیت و تشابه گونهای علفهای هرز
87
102
FA
گودرز
احمدوند
0000-0003-4904-6694
دانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
gahmadvand@basu.ac.ir
جواد
غلامی
دانشجوی دکتری، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
gholami212@yahoo.com
اکبر
علی وردی
0000-0002-0209-4755
استادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
a.aliverdi@basu.ac.ir
سید سعید
موسوی
استادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
s.moosavi@basu.ac.ir
10.22124/cr.2020.15686.1565
با شناخت تنوع و غالبیت گونهای علفهای هرز که متأثر از تغییر مدیریت زراعی و کنترل آنها است، میتوان این گیاهان را بهصورت کارآمدتری مدیریت کرد. در این تحقیق، تنوع گونهای علفهای هرز مزارع گندم آبی حوزه مرکزی شهرستان اراک در دامنه مساحت کمتر از یک، یک تا دو، دو تا چهار، چهار تا هشت و بیش از هشت هکتار در سال 1398 مورد بررسی قرار گرفت. در مجموع 74 گونه علف هرز از 25 خانواده شناسایی شد که 61 گونه دولپه و 13 گونه تکلپه بودند. همچنین، 38/78 درصد یکساله، 62/21 درصد چندساله، 95/95 درصد سهکربنه و 05/4 درصد چهارکربنه بودند. خانوادههای شببو و کاسنی دارای بیشترین تنوع گونهای دولپه و خانواده گندمیان متنوعترین خانواده تکلپه بودند. ده گونه علف هرز غالب بر اساس شاخص غالبیت، شامل خاکشیر شیرین (<em>Descurainia</em> <em>sophia</em>)، پیچک صحرایی (<em>Convolvulus</em><em>arvensis</em>)، دمروباهی (<em>Alopecurus</em> <em>myosuroides</em>)، کنگر وحشی (<em>Cirsium</em><em> arvense</em>)، گل گندم (<em>Centaurea</em><em>depressa</em>)، علف هفتبند (<em>Polygonum</em><em>aviculare</em>)، شیر پنیر (<em>Galium</em><em>tricornutum</em>)، کلهگنجشکی (<em>syriacum</em> <em>Eeuclidium</em>)، ناخنک (<em>Goldbachia laevigata</em>) و قندیل (<em>Hypecum</em><em>pendulum</em>) بودند. ارتباط معکوس و معنیداری بین اندازه مزارع با شاخصهای شانون- وینر و یکنواختی پایلو مشاهده شد و بیشترین مقدار این شاخصها (بهترتیب 58/2 و 84/0) در مزارع با مساحت کمتر از یک هکتار و کمترین مقدار آنها (بهترتیب 48/1 و 61/0) در مزارع بیشتر از هشت هکتار بهدست آمد. در مقابل، ارتباط بین وسعت مزارع با شاخص غالبیت سیمپسون، مستقیم و معنیدار بود و مقدار این شاخص در مزارع زیر یک هکتار و بالای هشت هکتار بهترتیب 1/0 و 33/0 محاسبه شد. بهطورکلی، نتایج این پژوهش نشان داد که تعداد محدودی از گونههای علفهای هرز این حوزه در بیشتر مزارع از پراکنش مناسبی برخوردار بودند و تراکم، فراوانی، یکنواختی و شاخص غالبیت بالایی داشتند و در صورتیکه روشهای معمول مدیریت مزارع ادامه یابد، احتمال کاهش تنوع گونهای و غالبشدن علفهای هرز مشکلساز وجود دارد.
تراکم بوته,شاخص تنوع شانون- وینر,شاخص غالبیت,غنای گونهای,فراوانی,یکنواختی
https://cr.guilan.ac.ir/article_4389.html
https://cr.guilan.ac.ir/article_4389_72395728bf90b6d50f603cf642c090ea.pdf